فصلنامه علوم اجتماعی خردورزی در شماره هشتم خود زوایایی پنهان از علوم اجتماعی را واکاوی میکند تا در سایه اندیشهای آزاد به جامعهای آگاه برسیم. این مجلد از خردورزی به سوالاتی چون «چرا علوم انسانی ما در آستانه مرگ مغزی است؟»، «چرا و چگونه فرآیندهای شناختی فرهنگ بنیان هستند؟»، «چرا جامعهشناسی ایران نمیتواند نجاتبخش جامعه باشد؟»، « آیا جامعهشناسی ایرانی قربانی خودنمایی رسانهای شدهاست؟» و ... پاسخ میدهد.
علوم انسانی و علوم اجتماعی همواره از موضوعات چالش برانگیز متفکران ایرانی بودهاند. اینکه آیا ما میتوانیم مبدأ و بنیانگذار باشیم و آیا میتوانیم پایه گذار علوم اجتماعی و انسانی اسلامی باشیم همواره محل بحث و چالش بوده و هست. به همین مناسبت نخستین مقاله این نوشتار با سوال «چرا علوم انسانی ما در آستانه مرگ مغزی است؟» کار خود را آغاز میکند. نقش بدنمندی در شکلگیری معنا، تفکر و ارزشهای اجتماعی به قلم پروفسور مارک جانسون دومین مقاله این مجله است. داستان شماره هشتم خردورزی با همین سبک و سیاق ادامه مییابد و از موضوعاتی چون شناخت و بازنمایی استعارههای فرهنگی، ساختارهای شناختی در فهم پدیدههای اجتماعی ایران، وضعیت علوم اجتماعی در جهان و ایران، انسان عصر دیجیتال و کلاف سردرگم خودآگاهی و ... سخن میگوید.
این مجله تلاش نیکویی در جهت شناخت جایگاه علوم اجتماعی ایران در میانه کارزار اجتماع است.
علاقهمندان به علوم اجتماعی و سیاسی، اساتید، پژوهشگران و دانشجویان این حوزه مخاطبان فصلنامه خردورزی هستند.
نظریهها و رویکردهای تحلیل رفتارهای جمعی در ناآرامیها و اعتراضات میتوانند زمینههایی برای تفکر و بهرهبرداری از شیوههای بررسی آنها ایجاد کنند. به عنوان مثال آشنایی با الگوی بسیج منابع از چارلز تیلی در این زمینه افقهای جدیدی در تحلیل جنبشهای اجتماعی دارد که میتواند مورد توجه قرار گیرد.
اینها نمونههایی از مواردی است که میتوان از آنها برای تولید جامعهشناسی بومی بهرهبرداری کرد. البته باز هم تأکید میکنم که بحث گزینشگری تحلیل و نقادی در به کارگیری این نظریات و رویکردها و بهره برداری از آنها به شدت باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان یک رویکرد بومی را با توجه به شرایط و فرهنگ موجود به وجود آورد.
نظرات