کتاب توتوچان؛ دخترکی آنسوی پنجره نوشتهی تتسوکو کورویاناگی با ترجمهی سیمین محسنی از نشر نی، روایت خاطرات یک دختربچهی بازیگوش است که بهدلیل رفتارهای متفاوتش از مدرسهای سنتی اخراج میشود و وارد مدرسهای بهنام توموئه میگردد؛ مدرسهای عجیب با کلاسهایی در واگنهای قطار، جایی که تعلیم و تربیت بر اساس آزادی، خلاقیت و احترام به فردیت کودکان شکل میگیرد. این اثر، داستان یک کودک خاص نیست، بلکه دعوتی است برای بازاندیشی در شیوههای آموزشی رایج؛ روایتی که از خلال تجربهی زیستهی نویسنده، نگاهی تازه به کودکی و آموزش ارائه میدهد.
در مدرسهی توموئه، خبری از دستورهای سختگیرانه و قالبهای خشک آموزشی نیست. هر کودک فرصتی دارد تا خودش باشد، با ریتم درونیاش یاد بگیرد و در محیطی همراه با احترام و محبت رشد کند. نگاه مدیر مدرسه، آقای کوبایاشی، به کودکان، نگاهی انسانی و پرامید است؛ او باور دارد که هر کودک ذاتاً خوب است و اگر فضای امن و پذیرا فراهم شود، استعدادهایش شکوفا میشود. توتوچان در چنین فضایی نهتنها پذیرفته میشود، بلکه کمکم راهی برای درخشش پیدا میکند و یاد میگیرد چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند، چگونه خودش را بشناسد و دوست بدارد.
نویسنده با نثری صمیمی، موجز و تأثیرگذار، تصویر روشنی از دنیای کودکانه و مدرسهای آرمانی ترسیم میکند؛ جایی که آموزش با شادی، احترام، دوستی و حس کشف همراه است. هر فصل از کتاب چون پنجرهای است به دنیای پررمزوراز کودکانی که اگر درست دیده شوند، میتوانند آیندهای متفاوت بسازند.
توتوچان فقط یک خاطرهنویسی لطیف نیست؛ کتابی است الهامبخش برای والدین، معلمان و همهی کسانی که دلنگران تربیت نسل فردا هستند. این اثر یادآوری میکند که آموزش، اگر با عشق و درک همراه باشد، میتواند انسانهایی خلاق، بااعتمادبهنفس و دوستداشتنی تربیت کند.
این کتاب را به والدین، معلمان، مربیان و هر کسی که دغدغهی آموزش و تربیت کودکان را دارد پیشنهاد میکنم؛ همچنین برای علاقهمندان به ادبیات کودک، خاطرهنویسی و کسانی که به دنبال نگاهی انسانی و الهامبخش به نظام آموزشی هستند، بسیار ارزشمند است.
نام واقعی تو تو چان تتسوکو بود قبل از آن که متولد شود، همه دوستان و بستگان پدر و مادرش میگفتند که اطمینان دارند فرزند آنها پسر خواهد بود.
این نخستین کودک آنها بود. آنها نیز این حرف را باور کرده بودند. به این ترتیب تصمیم گرفتند کودک خود را تورو بنامند. وقتی نوزاد آنها دختر متولد شد تا اندازه ای افسرده شدند؛ اما هر دو مفهوم چینی تورو را خیلی دوست داشتند که به معنی رسوخ کردن و انتقال دادن، صاف و پرطنین بودن چیزهایی مانند صداست به این ترتیب آنها تصمیم گرفتند با همین کلمه نامی دخترانه بسازند. از تلفظ ریشه چینی آن که تتسو بود استفاده کرده و پسوند کو را، که معمولاً برای نامهای دختران به کار می رود، بدان افزودند.
به این ترتیب همه این دختر را تتسوکوچان صدا می زدند. چان ۴ نیز حالتی خودمانی تر از پسوند سان است که به انتهای اسم افراد می چسبد. اما نام تنسوکوچان چندان به او نمیآمد بعدها هر کس نامش را می پرسید جواب می داد تو تو چان خودش فکر میکرد که چان نیز بخشی از نامش است.
پدرش چنان که گویی او پسر است برخی اوقات توتسکی صدایش می کرد مثلاً میگفت توتسکی بیا کمک کن این حشرات را از گل های رز دور کنیم غیر از پدرش و سگشان را کی همه او را تو تو چان صدا می زدند و هر چند نامش را در دفاتر مدرسه اش تتسوکو مینوشت؛ اما در افکارش خودش را تو تو چان میدید.
نظرات