کتاب «سامسای عاشق» یک نوولای جذاب از نویسنده ژاپنی هاروکی موراکامی است. از جمله آثار فرانتس کافکا داستان مسخ است که شهرتی جهانی دارد و در مورد پسری است که یک روز صبح درحالی بیدار میشود که تبدیل به سوسک شده است. حالا این نویسنده ادامه ماجرای گرگور سامسا را نوشته است. در صبحی که دوباره گرگور دوباره به انسان تبدیل میشود چه اتفاقی میافتد. چه چیزی او را دوباره به حیات بشری علاقهمند خواهد ساخت. موراکامی تلاش کرده در ضمن این داستان به این پرسش مهم و بنیادین پاسخ گوید. این اثر در مجموعه شاهکارهای 5 میلی متری نشر افق چاپ گردیده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
با کراهت به بدن لختش نگاه کرد. چه بد ترکیب بود از بد ترکیب هم بدتر هیچ وسیله ی دفاعی نداشت. پوست سفید صاف با جلدی از موهای پرزمانند که رگهای آبی نازکی از میانش پیدا بود شکم نرم بی حفاظ، اسباب بیشکل چرند دست و پاهای دراز لق و فقط دو تا از هر کدام گردن لاغر فکسنی و کله ای گنده با یک کپه موی سیخ سیخ وسط فرق سرش و دو تا گوش به درد نخور، مثل یک جفت گوش ماهی که از سرش بیرون زده بودند. این چیز واقعاً او بود؟ آیا بدنی این قدر مهمل این قدر بی دفاع نه لاکی برای حفاظت داشت، نه سلاحی برای حمله میتوانست از این دنیا جان سالم به در ببرد؟ چرا تبدیل به ماهی نشده بود؟ یا گل آفتابگردان؟ ماهی یا گل آفتابگردان معقول بود به هر حال معقولتر از این آدمیزاد گرگور سامسا.
نظرات