کتاب «بهترین رفیق باباجون» زندگینامه داستانی شهید احمد خرمی شاد است. این کتاب یک داستان خیالی که تلاش دارد این شهید عزیز را به کودکان معرفی کند. در این داستان امین تصویر او را بر دیوار خانه پدربزرگ میبیند و از او در موردش سوال میکند. پدربزرگ امین همرزم شهید خرمی شاد بوده و از کودکی با او همراه بوده است. او برای امین از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری این مدافع وطن میگوید که چگونه از دوران کودکی شجاع و نترس بوده و همواره به نظم و پاکیزگی اهمیت میداده و سرانجام در راه دفاع از اسلام و کشور جان خود را فدا کرد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
باباجون هم چند لحظه با امین خندید ولی بعد به فکر فرو رفت و گفت:«اما روزای سختی هم تو جبهه گذروند. خیلی از دوستاش تیر خوردن یا شهید شدن احمد هیچ وقت دوستای زخمیش رو تنها نمیذاشت و به هر زحمتی بود اونا رو برمیگردوند عقب جبهه تا مداوا بشن.» امین پرسید: «حتما خیلی مهربون بوده؟» باباجون گفت:«بله خیلی حتی چند بار خودش هم زخمی شد. اما دلش میخواست زود خوب بشه تا زودتر برگرده جبهه و با دشمنا بجنگه.»
نظرات