نام برادر که بیاید، نام او را در برابر چشممان قاب میگیریم، سومین پسر حضرت حیدر که ماه آسمان حسین(ع) و پشتیبان و جانفدای ایشان است.
برادری که مولایش را نه یک فرد از خانواده بلکه برتر از وجود خودش می دید و این کتاب روایت زندگانی حضرت ابوالفضلالعباس(ع) اسوه برادری و ولایتمداری است.
روایتی عمیق و دلنشین که تجربه متفاوتی از همه آثار داوود امیریان، نویسنده کتاب هایی چون «فرزندان ایرانیم»، «جام جهانی در جوادیه» و ... به شمار میرود.
در بخشی از کتاب«برادر من تویی» میخوانیم:
((مولا علی (ع) رو به پسرانش گفت: - حسن و حسین چشمان من هستند، محمدحنفیه بازوی من، و تو عباس... سپس سرعباس را به سمت چپ سینهاش فشار داد. عباس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمدحنفیه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: - عباس هم قلب امیرالمؤمنین است.))
نظرات