کتاب باغبان قرار است کودکان و نوجوانان را به باغی خودساخته دعوت کند. سارا استوارت با تصویرگری زیبای دیوید اسمال توانسته در خلال نامههایی که بین لیدیای نوجوان و دایی جیم عزیزش ردوبدل میشود احترام به طبیعت را به نوجوانان و البته کودکان آموزش دهد.
بیست و هفتم اوت سال 1935 لیدیا نامهای به دایی جیم ارسال میکند و میگوید:
«مامان بزرگ بعد از شام به ما گفت که شما میخواهید من به به شهر بیایم و تا وقتی اوضاع رو به راه شود، با شما زندگی کنم. آیا مامان بزرگ به شما گفته که بابا مدتی است بیکار شده و خیلی وقت است کسی برای دوختن لباس سراغ مامان نمیآید؟ همه گریه کردیم، حتی بابا، بعد مامان همه ما را با تعریف اینکه چطور تا نوک درخت دنبالش میکردید، خندادند.»
خوب مثل اینکه وضع اقتصادی خانواده لیدیا هم چندان خوب نیست. او مسافر میشود و کنار داییاش کلی کار خوب یاد میگیره از پختن نون و تمیز کردن مغازه تا هزار و یک کار دیگر که مهمترینش پرورش گل و گیاه است. آخه لیدیا عاشق گلهاست. هیچ چیز به اندازه بذرهایی که پستچی برای لیدیا، از طرف مادربزرگش میاره، خوشحالش نمیکنه. لیدیا تبدیل میشه به یک باغبون همه فن حریف و به گلها و درختان هم احترام میذاره. میخواد دایی جیم رو بخندونه و اون رو از رکود بزرگ اقتصادی آمریکا نجات بده.
کتاب حاضر برجستهترین کتاب سال مرور کتاب نیویورک تایمز شده. برگزیده انجمن کتابخانههای مدارس آمریکا، بهترین کتاب سال کتابخانههای مدارس آمریکا، بهترین کتاب سال مجلات هفتگی آمریکا تنها برخی از افتخارات این کتاب است.
کتاب باغبان از مجموعه قصههای طبیعت تلاشی است در برابر همه ناملایماتی که بشر به دست خود بر سر طبیعت نازل میکند تا نسلهای آینده دیگر در دنیای «صلح با زمین» قدم بردارند. به علاوه فرهنگ نامهنویسی و نوشتن را در کودکان و نوجوانان زنده میکند.
تمامی کودکان و نوجوانان مخاطب این اثر شگرف هستند.
۲۷ آوریل ۱۹۳۶
مامان بزرگ بسیار عزیزم
تمام بذرها و ریشهها جوانه زدهاند. صدایت در گوشم است که میگویی بهار بهار بهاره، رگبار گل میاره.
من و اِما داریم نانوایی را برق می اندازیم برای دایی جیم یک نقشه درست و حسابی کشیدم. دایی مرا در حال نامه خواندن و بذر کاشتن در گلدانهای پشت پنجره، مشق نوشتن و جارو کردن دیده، اما هیچ وقت ندیده که در مکان مخفی کار کنم.
دوستدار همه شما
لیدیا گریس
پی نوشت: دارم نقشه میکشم که به زودی زود لبخند بزرگی روی لبهای دایی جیم بنشانم.
نظرات