کتاب «بادهای سرکش هندوکش» زندگینامهی شهید علیرضا توسلی اولین فرمانده یگان فاطمیون است. فاطمیون از یگانهای موفق در جنگ سوریه بود که در بسیاری از عملیاتهای سخت حضور داشت و گره لحظات دشوار جنگ را با مدد از حضرت زهرا (س) باز نمود. این یگان متشکل از نیروهای افغانی بود که به عشق دفاع از حریم زینبی به سوریه رفته بودند. علیرضا توسلی در خانواده ای پرجمعیت در روستایی از کشور افغانستان به دنیا آمد. پدر او از روحانیون و معتمدین منطقه بود و علیرضا هم بعد ازمهاجرت به ایران به دنبال درس طلبگی رفت. اما فضای جنگ و درگیری در ایران و عراق باعث شد بسیار زود پایش به جبهههای جنگ نظامی باز شود. با تشکیل سپاه محمد (ص) در افغانستان همراه شاه مسعود به مبارزه با طالبان پرداخت و جراحتهای متعددی برداشت. او در ایران با خانوادهای مهاجر همچون خود وصلت میکند که حاصل این ازدواج سه فرزند است. با آغاز جنگ سوریه او به همراه گروهی از همرزمان سابق تصمیم میگیرند به شکل خودجوش برای دفاع حرم حرکت کنند. در سوریه با همکاری سپاه قدس بنا می شود یگانی مختص نیروهای افغان تشکیل گردد و ابوحامد به فرماندهی این یگان منصوب میشود. سرانجام پس از دو سال حضور در سوریه و عمری مجاهدت علیرضا توسلی به درجه رفیع شهادت نائل میگردد. این اثر ناگفتههای بسیاری از فعالیتهای رزمی این شهید را برای اولین بار روایت کرده است و جامعترین زندگینامه شهید محسوب میشود.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
ورودی داریا جایی بود که دشمن از آنجا مشغول تردد بود و تجهیزات و مهمات جابه جا میکرد. ابوحامد در اولین فرصت یک تیم شناسایی را برای جمع آوری اطلاعات به منطقهی داریا اعزام کرد. نیروهای شناسایی خیلی سریع نقاط کور و ضربه پذیر جبههی داریا را شناسایی و به ابوحامد منتقل کردند بعد از این مرحله گروه تخریب قرارگاه حضرت زینب وارد کار شدند و طبق اطلاعاتی که ابو حامد بهشان منتقل کرده بود تمام نقاط علامت گذاری شده روی نقشه را با مینهای ضدتانک و ضد نفربر و مواد منفجرهی قوی تله گذاری کردند. به این ترتیب دو کاروان مجهز از مسلحین با تمام امکانات و تجهیزات به محض ورود به منطقه ی مین گذاری شده منهدم و ساقط شد. انفجاری برپا شده بود که ابتدا و انتهای آتش و شعلههایش را نمیشد تشخیص داد. دودی که از سوختن خودروهای در حال سوختن به هوا بلند شده بود از فاصلهی یک فرسخی دیده میشد. تعداد کشتههای مسلحین در آن عملیات حتی خود ابو حامد را هم گیج کرده بود کسی انتظار عملیاتی را که وسعت تخریبش تا به این اندازه باشد نداشت.
نظرات