کتاب «النا» نوشته رضا وحید داستانی تاریخی با بن مایه عاشقانه است که مخاطب را به صدر اسلام میبرد. دحیه بن خلیفه کلبی معروف به دحیه کلبی از جمله اعرابی بود که پیش از جنگ بدر به پیامبر اسلام ایمان آورد. او در دوران حضور رسول مکرم اسلام در مدینه صحابی ایشان بود و در چندین غزوه نیز حضور داشت. پیامبر این صحابی خوش سیما را مامور ساختند تا دو نامه را به سوی روم ببرد. یکی از نامهها قرار بود به دست فرمانروای روم شرقی برسد و یکی دیگر به دست کشیشی زاهد. دحیه سفری را آغاز کرد که سرنوشت او را تغییر داد و برای همیشه او را ساکن سرزمین شام ساخت. در این سفر اتفاقات ویژهای افتاد و او را گرفتار یک رابطه عاشقانه با دختری اهل روم ساخت. دختری به نام النا که سرگذشت این دو غریبه اینگونه است که به نام اسلام با یکدیگر آشنا میشوند. در این کتاب با روم صدر اسلام که یک ابرقدرت بود و اینکه چگونه اسلام در این منطقه وارد گشت و مردم را با خود همراه ساخت آشنا میشویم.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
کدام سوی به دنبال تو باشم؟ مانده بودم اگر مقابل شخصی را بگیرم از او چه بپرسم؟ بگویم به دنبال چه کسی میگردم؟ بگویم او را گم کردهام و نمیدانم کجاست؟ بگویم او مرا نمیخواسته است و دل به غریبهای تاجر داده است و به دنبالش دیوانهوار رفته است؟ در دلشان نمیگویند مگر تو از مردانگی چه کم داشتهای که اینگونه رفتار کرده است؟ چه بگویم النا؟ این چه داغ ننگی است که بر جان و روح من گذاشتهای؟ با فریب از قسطنطنیه همراهم شدی در بصری مدتی آرام گرفتی و مدام وعده وصلت را به من دادی اما شخص دیگری را در دل میپروراندی.
نظرات