در خطبه 158 نهج البلاغه امیرالمومنین (علیه السلام) کلامی زیبا و درس آموز پیرامون تادیب الهی در سیره پیامبر اکرم (ص) دارند. ایشان یکی از مهمترین صفات رفتاری پیامبر را اجتناب از دنیا و لذتهایش میدانند و بهره ایشان از مسائل مادی را تنها به قدر ضرورت میدانستند. از آنجا که محبت دنیا سرچشمه تمامی گناهان و انحرافات است اولیای الهی تلاش داشتهاند تا جایی که ممکن است از مظاهر دنیا اجتناب نمایند. زشتی و پستی دنیا سبب شده تا رسول خدا به این جهان و مافیها توجه و تعلقی نداشته باشد و تمام همّ و غم خود را بر جهان اخروی بنا سازد. روش تادیب رسول مکرم برای مومنینی که میخواهند این راه را بپیمایند و از تعلقات جهان وارسته شوند تجهیز به تقوای الهی است. آیت الله مجتبی تهرانی در جلد سوم از مجموعه «ادب نبوی» این مفهوم مهم که در آیات و روایات بسیار پربسامد است را تعریف و توضیح دادهاند و انواع آن را تبیین نمودهاند. همچنین در ذیل این بحث انواع محبت به دنیا و اینکه افتادن در دام محبت دنیا چه آثار و نتایجی در زندگی انسان میگذارد بررسی شده و همچنین آن سوی دیگر بحث که در رابطه با کسی است که از دنیا و مافیها دست کشد و لذت معنوی را جستجو نماید نیز مشتمل آثار و مراتبی است که در این کتاب به آنها پرداخته میشود.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
تعبیری در روایت پیغمبراکرم بود که ریشه همه حجابهای ظلمانی همین جا است. آن پردههای تاریک که مانع بین عبد ورب است حب به دنیا و التذاذات از دنیا است. در امثال ما به صورت معصیت، گناه خطا و اینها است که جلوهگر میشود. سراغ وادی اولیا که میرویم مسئلهاش جور دیگر است. حالا من بحث را توسعه میدهم؛ التفات و التذاذ به دنیا و مادیت اگرچه قهری باشد؛ یعنی لاعلاج هم باشد، در عین حال حجاب است. حالا من فرق میگذارم یک التفات نسبت به شیء داریم و یک التفات به دنی. تعلق نسبت به آنکه «حبّ» میگوییم؛ یعنی شما من را صدا میکنی رویم را بر میگردانم و نگاهت میکنم؛ این التفات است. اما به معنای این است که تو را دوستت دارم؟ نه. تعلق قلبی به تو دارم؟ اصلاً و ابدا این خبرها نیست. دوست داشتن یک مبادی دیگر دارد؛ التفات یک مبادی دیگر است تعلّق و حب مبادی دارد؛ یعنی ورود در قلب است.
نظرات