در جلد اول و دوم از مجموعه «ادب نبوی» حضرت آیت الله مجتبی تهرانی یکی از احادیث نغز و گهربار پیامبر اکرم اسلام را محوریت مباحث خود قرار دادهاند. حدیثی که در آن پیامبر امام علی (علیه السلام) را به شش مساله توصیه مینمایند. مباحث این کتاب با موضوع صدق و اهمیت آن در زندگی مسلمان آغاز میگردد و در ادامه نقیضه آن، کذب نیز مورد بررسی قرار میگیرد. سفارش دوم پیامبر پیرامون بحث ورع است که مرتبهای بالاتر از تقوا است و خود در میان هر طبقه از افراد معنایی خاص دارد. سفارش سوم پیرامون خوف از خداوند و مراتب ترسی است که عارفان نسبت به حق تعالی دارند. در سفارش چهارم پیامبر اسلام وصی خود را بر گریه از خوف خداوند توصیه میکند که حقیقت این گریه به چه معنا است توسط استاد توضیح داده میشود. در سفارش پنجم موضوع بذل جان و مال در راه خداوند مطرح گشته که این صدقات نیز شرایط و مراتبی دارد که طی چند جلسه تبیین میگردد. آخرین سفارش تبعیت از سنتهای پیامبر در نماز و روزه و دیگر اعمال است که همانا ایشان نزدیکترین فرد به جایگاه الهی بود و تمام افعال حضرت بهترین و برترین اعمال و عبادات بوده است و انسان هر چقدر تلاش کند به سنت نبوی نزدیک گردد به راه راست نزدیکتر خواهد شد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
پیغمبراکرم از نظر ظاهر مقدسش خیلی بزرگ بود؟ نه؛ به حسب ظاهر کوچک بود اما همین موجود در عالم ملکوت برو بالا و ببین بر جمیع عوالم ملک و ملکوت احاطه دارد. حلقه اتصال بین واجب و ممکن است. رابط جمیع موجودات با مبداشان است معیار که دست من و تو نیست. معیارهای ما معیارهای متر، ذرع، سنگ، قپان و امثال اینها است که همه مادی است. ما از عالم ملکوت اطلاعی داریم؟! ما از باطن اشیاء و اعمالمان که عالم ملکوت آنها است اطلاعی داریم؟ بله اگر ما بر عالم ملکوت - یعنی به صُوَر غیبیه اعمال- احاطه داشتیم و بعد مطلبی میگفتیم قابل قبول بود ولی بیاطلاع هستیم و چون آگاه نیستیم باید نسبت به گفته کسانی که باطن اعمال را دیدهاند و میبینند - مثل پیغمبراکرم - استبعاد کنیم؟ پیغمبراکرم از کسانی است که به عالم ملک و و ملکوت احاطه دارند. معنای اینکه میفرماید چشمی ندیده گوشی نشنیده و به قلب بشری خطور نکرده است این است که من عاجزم از گفتن و تو هم از شنیدن. من احاطه دارم به آن عالم غیب دارم به تو این را میگویم که اگر یک قطره اشک از خوف خدا از چشمی بیاید این ثمر را دارد.
نظرات