کتاب آقا سید محسن به قلم زهرا محسنی برشهایی از زندگی مرحوم حجتالاسلام والمسلمین آقا سید محسن شفیعی را روایت میکند. زهرا محسنی کوشیده تا با ارائه الگویی در تراز انقلاب اسلامی دو گانه آخوند حکومتی/آخوند مردمی را بشکند و نشان دهد قهرمان انقلاب حتی اگر بر بزرگترین کرسیها تکیه زند، از مردم کناره نمیگیرد و نقش تحول آفرینی و هدایتگری خود را در جامعه فراموش نمیکند. پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت این عالم ذوابعاد پرده از راز زندگی ایشان برداشت و آن شد که کتاب آقا سید محسن را به همت مرکز هنری رسانهای سلوک بر سفیدی کاغذ نشاند.
هر تمدنی، هر جامعهای، هر فرهنگی و هر انقلابی قهرمان خود را دارد. از هرکول و رستم گرفته تا چهگوارا. از بتمن و سوپرمن گرفته تا ناپلئون. اما هر فرهنگی متناسب با آرمانهای خود قهرمانسازی میکند. تیپ قهرمان انقلاب اسلامی «بسیجی شهید» است، بسیجی شهیدی که پیش از شهید شدن، شهید بوده است. او نه هرکول است و نه رستم. نه دور بازی 75 سانتی دارد و نه ادعایی. با این همه ارادهاش بر امور عین تحقق آنهاست. در عین حال خاکسارانه همهاش را از خدا میداند. کتاب حاضر دقیقا روایتی از همین جنس است.
آقا سید محسن در بازارِ پشت میز نشینی مسئول نهاد رهبری در دانشگاههای استان خوزستان بود. اما نه یک پشت میز نشین معمولی. امام جماعت مسجد صاحبالزمان (عج) اهواز، استاد و مدرس حوزه علمیه اهواز، منبری ثابت هیئتهای مذهبی خوزستان، مشاور امین مردم، رفیق شفیق جامعه دانشگاهی و دانشجویان و ... و در حوزه خانوادگی نیز همسر و پدر نمونه را باید فهرست عناوین ابعاد آقا محسن اضافه کرد. جدای از همه اینها «امید رهبر انقلاب» در پیام تسلیت رهبر انقلاب، آن هم یک روز پس از درگذشت ایشان، عنوانی است که اولین روایت کتاب را پایان میدهد و سرآغازی بر سایر روایات میشود.
یکی از پسزمینههای داستانهای کتاب که همچون موسیقی متن در تمام آنها جریان دارد، روایت «تیپ قهرمان انقلاب اسلامی» است که کتاب با ارائه الگویی مناسب به خوبی توانسته آن را به مخاطب عرضه کند.
دوستداران قالب زندگینامه و خاطره، آن هم از نوع فرهنگی، مردمی یا مذهبی مخاطب این کتاب هستند. ضمن اینکه طلاب، بسیجیان و فعالان دانشجویی و دانشگاهی میتوانند اوقات فراغت خود را با این نوشتار پر کنند.
نگاهش نشان میداد به این مقدار فعالیت راضی نیست. نه اینکه از بچه های قرارگاه راضی نباشد نه اتفاقاً قدردان هم بود. فکر میکرد کارهای فرهنگی با همه عشق و ارادت و خلوصی که پشت آن هست هنوز در مقایسه با فداکاری جهادگران سلامت چیزی نیست از کسی که جانش را وسط میگذارد و از خودش میگذرد و به دل خطر میزند چطور باید تقدیر کرد؟ اعضای قرارگاه داشتند به این سؤال مسئول نهاد استان فکر میکردند. باید به ایده ای میرسیدند برای قدردانی شایسته از سربازان خط مقدم مبارزه با کرونا. یکی پیشنهاد ساخت تندیس نمادین از اعضای کادر درمان را داد. ایده بدی نبود؛ اما تکراری و پرخرج به نظر میرسید. ایدهها یکی یکی مطرح میشدند. آقا سید محسن آرام بود و با دقت به حرفها گوش میداد و فکر می کرد. حالا نوبت به او رسیده بود تا پیشنهادش را ارائه کند. هدیه معنوی، بایستی به کادر درمان هدیه معنوی بدیم، حاج آقا این را گفت و روی صندلی جابه جا شد و صاف نشست بعد ماسکش را کمی پایین کشید و ادامه داد: به قطعه سنگ متبرک از مزار سیدالشهدا به دستم رسیده ان را به نگین انگشتری تبدیل کنید و ...
نظرات