کتاب حضرت یار جلد اول جستارهایی در خاطرات شفاهی حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران است.
خواندن خواطرات رهبران بزرگ تاریخ همیشه از جذابترین و مهمترین بخشهای مطالعات تاریخی است. اینکه بدانی چگونه یک جامعه هدایت شده و آیا رهبر آن جامعه سبب خیر و رشد شده یا باعث نابودی و انحطاط؟ نگاه از دوربین یک رهبر، نقاط تاریک تاریخ را برایمان روشن و نمایان میکند.
درباره زندگی پر برکت حضرت آیتالله خامنهای،خاطرات گفته شده از زبان افراد و چهرههای گوناگون، بسیار زیاد است حال چه به صورت متنی و چه به صورت صوتی؛ اما کتاب حضرت یار به تدوین خاطراتی میپردازد که حضرتشان گاها در سخنرانیها و جلسات مختلف بیان خاطره نمودهاند. حضرت یار، خاطرات استخراج شده از بیانات آیتالله خامنهای در مقاطع و مناسبهای مختلف، از سال 1368 تا سال 1388 است. اوج جذابیت این اثر در آن است که از زبان خود معظمله به بیان خاطرات میپردازد.
کتاب حضرت یار را نشر یازهرا به چاپ رسانده و تدوین اثر نیز بر عهده علی اکبری مزدآبادی بوده است.
آشنایی با زندگی و نگاه به تاریخ از دید رهبر بزرگ جامعه میتواند بسیار راهگشا باشد.
به همه مردم ولایت مدار ایران به ویژه علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران زمین.
روزی به امام گفتند: «اگر این راه را ادامه دهید ممکن است همه علمای بزرگ و مراجع را علیه شما بشورانند و تحریک کنند.» یعنی اختلاف در عالم اسلام پیش آید. پای خیلی کسان این جا می لرزد اما پای امام نلرزید و راه را ادامه داد تا به نقطه پیروزی انقلاب رسید بارها به امام گفته شد: «شما ملت ایران را به ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی تشویق میکنید جواب خونهایی را که بر زمین میریزد چه کسی میدهد؟ یعنی در مقابل امام (رضوان الله علیه)، خونها را خون های جوانان را قرار دادند یکی از علمای بزرگ در سال ۴۲ یا ۴۳، به خود بنده این مطلب را گفت گفت: در پانزده خرداد که ایشان - یعنی امام این حرکت را کردند خیلی کسان کشته شدند که بهترین جوانان ما بودند. جواب اینها را چه کسی خواهد داد؟ این طرز فکرها بود. این طرز فکرها فشار می آورد و ممکن بود هر کسی را از ادامه حرکت منصرف کند. اما امام، استقامت ورزید. عظمت روح او و عظمت بصیرتی که بر او حاکم بود، در این جاها دیده می شد.
نظرات