کتاب «آرمان عزیز» زندگی شهید عزیز آرمان علی وردی است که در جریان اغتشاشات سال 1401 در دفاع از کیان ولایت صحنهای ماندگار خلق ساخت و به مقام شهادت رسید. این جوان 21 ساله در مقابل سی نفر از معاندین که او را با سنگ و چوب احاطه کرده بودند ایستادگی نمود و حاضر به توهین به رهبر انقلاب نشد. پس از این حوادث رهبر انقلاب چندین بار از این شهید عزیز تجلیل کردند و او را نمونهای درخشان از نسل جوان انقلابی کشور برشمردند. در این اثر جدید از مجموعه قهرمان من کودکان ایرانی میتوانند با خواندن این داستانهای کوتاه و روان با زندگی شهید علی وردی آشنا گردند و متوجه شوند چه انتخابهایی او را به این شجاعت و بصیرت رساند. این داستانها با تصاویر زیبایی همراه گشته تا مطالعه را برای کودکان دلنشینتر نماید.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
تقویم را نگاه کرد رفت توی فکر. یکی یکی گزینهها را کنار گذاشت تا رسید به انگشتر عقیق سرخ. پولهایش را جمع کرد و بالاخره انگشتر را خرید. روز تولد حضرت فاطمه که رسید پیش مادرش رفت و گفت: چشمات رو ببند. مادر که چشمهایش را بست. آرمان دستش را گرفت و شروع به بوسیدن کرد. مادر دستی روی سرش کشید و گفت: نکن عزیزم. آرمان سرش را بلند کرد انگشتر را گذاشت توی دست مادر و گفت «مبارکه.» چشمهای مادر پر از خوشحالی بود و داشت از تماشای پسرش لذت میبرد که آرمان نشست روی زمین و خودش را انداخت روی پاهای او خواست آنها را ببوسد اما ما در اجازه نداد و پایش را کشید. آرمان خواهش کرد و گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادره. شما دوست نداری من برم بهشت؟
کتاب آرمان عزیز از مجموعه قهرمان من می باشد که به 10 خاطره از شهید آرمان علی وردی از شهدای امنیت می پردازد.
نظرات