مجله سها در جلد سوم خود همچون شمارههای سابقش، روایتی از نقشآفرینی زنان در میدان پیشرفت است. این شماره از مجله سها که در تاریخ مهر 1404 منتشر شدهاست با عنوان زنان سرزمین دین و دانش رشد زنان ایران زمین را در حوزه سلولهای بنیادی، ورزش، نانو و ... خاطر نشان میسازد.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
«ما به یک کار مهم رسانهای نیاز داریم ما در زمینهی نشان دادن پیشرفتها و تحقق آرزوها کم کاریم. یک کار رسانه ای لازم است. این یک فصل جداگانهایست که باید بنشینند در این زمینه بحث کنند و فکر کنند.»
مجله سها گامی مثبت در جهت تحقق این رهنمود رهبر معظم انقلاب است، آن هم در حوزهای مغفول مانده به نام «پیشرفت بانوان ایران زمین». زنان بخش بزرگی از پیشرفتهای این سرزمین را به خود اختصاص دادهاند، صدای انقلاب اسلامی بانوان که در سالهای منتهی به بهمن 57 در ایران طنینانداز شد، اگر بیشتر از مردان نباشد، کمتر نیست. در سالهای جنگ نیز زنان نقش مهمی در پشتیبانی جبههها داشتهاند و از دامن پاک این شیرزنان مردانی چون همت خون پای اسلام و آزادی و وطن دادهاند.
اکنون سالها پس از انقلاب و جنگ میدان نبرد عوض شدهاست، اما روحیه جهادی زنان ایران همچنان حماسه میآفریند. این مجله از دکتر سمیرا احمدی، مدیر عامل شرکت کارا یاخته تجهیز آزما، میگوید و داستان سلولی را روایت میکنند که با ماموریتی جدید کمک شایانی به کودکان میکند. داستان مهندس منیره تقوایی دهه شصتیای را روایت میکند که با علم نانو به داد برق میرسد. داستان یک فناوری خاص به نام نانولیپوزوم را روایت میکند که به مدد خانم دکتر فرناز میرزازاده به داد مادران میرسد و روایتهایی از این دست در حوزه ورزش، تربیت فرزند و بهبود خانواده را خاطر نشان میسازد.
تا حکایت اقتدار و پیشرفت را از زبان زنان ایران بشنویم و بایستیم در برابر هجمههای که علیه انقلاب و ایران و زنان صورت میگیرد.
زنان ایران زمین که حتما این مجله را ورق بزنند، ضمن آنکه فعالان فرهنگی و اجتماعی و افرادی که جایگاهی رسانهای دارند، مخاطب این نوشتار هستند.
شب قبل از مسابقه چند بار آقای محمدیان و بهرامی آمدند جلوی هتل باهام صحبت کردند. اولین تجربهام برای شرکت در مسابقات بین المللی بود. موقع خواب از زور استرس نتوانستم چشم روی هم بگذارم. مدام به هم اتاقیهایم میگفتم بیدار بمانند و با من حرف بزنند دعا میکردم یک ساعت بتوانم راحت بخوابم تا برای مسابقه سرحال باشم. به زحمت یکی دو ساعت استراحت کردم و ساعت پنج صبح بیدار شدم. هنوز چهار ساعت تا شروع مسابقه مانده بود. صبحانه خوردم و کمی ریکاوری کردم بعد با هاشمیه متقیان و مترجم راه افتادیم سمت محل برگزاری رقابتها.
نظرات