با آغاز دفاع مقدس مردم ایران در مقابل هجمه بی سابقه جهانیان شاهد حماسههای بینظیری بودیم که در تاریخ هیچ ملتی سابقه نداشتهاند. رشادتها و مجاهدتهای بسیاری که تنها محدود به خود جبههها و میدانهای نبرد نبودهاند. بلکه بسیاری از زنان و مردان با کارهای پشتبیانی و خدمت به عرصههای پشت جبهه کمک می کردند تا نیروهای رزمی بتوانند به نبرد با کفر و نفاق بروند.
شهر خانوک از توابع شهرستان زرند از جمله مناطقی است که از اولین روزهای انقلاب اسلامی با نهضت خمینی همراه میشود و مردم آن در طی این سالها جوانان بسیاری را تقدیم این آب و خاک کردهاند. کتاب «گردان نانواها» گوشهای دیگر از خدمات و تلاشهای بیبدیل خانوک را به ثبت رسانده است. با آغاز جنگ تحمیلی بسیاری از زنان این منطقه تصمیم میگیرند مسوولیت تامین نان لشکر ثارالله کرمان را برعهده بگیرند. یک مجاهده طولانی و بیوقفه به رهبری بانویی فداکار و مومن به نام کل زهرا اسدی. این در حالی بوده که بسیاری از جوانان و مردان این منطقه نیز درست همان زمان در جبهه حضور داشتهاند و بسیاری از آنها در میانه فعالیت متوجه شدهاند که مادر یا همسر شهید گشتهاند. البته پختن نان تنها فعالیت این بانوان نبوده بلکه کارهایی مثل دوخت لباس و تامین دیگر نیازهای بسیجیان نیز از فعالیتهای مخلصانه این شیرزنان بوده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
خانواده شهدا را ثبت نام کردند تا بروند دیدن محل عروج فرزندشان. تمام فضای دشت عباس پر از خطر بود. هر خطایی میتوانست آخرین خطایمان باشد. چیزی منفجر شود یا جسمی آلوده به شیمیایی باشد و تا آخر عمر دستمان بند شود. همین طور که مشغول بازدید بودیم وارد یک سنگر شدم در و دیوار و اجزای داخل سنگر را میدیدم و یاد پسرم میافتادم. گوشه سنگر جعبهای بود پر از نان خشک حدس زدم نانهای گردان است. تکهای را آب زدم و خوردم عطر و مزه زیره را که توی دهانم حس کردم مطمئن شدم.
نظرات