کتاب کلکل قجری دو کتاب تأدیب النسوان و معایبالرجال را از دوران قاجار به روزگار کنونی آورده تا با حاشیه و اضافات فرزانه زینلی بخندیم و تامل کنیم. حکایت این دو کتاب از این قرار است که ابتدا فردی ناشناس، که احتمالا ابتدا ناشناس نبوده و بعدا به دلیل هجمه جماعت نسوان به دل تاریخ سپرده شدهاست، کتاب تأدیب النسوان را کتابت میکند تا مثلا ادب کردن زنان را به مردان متأهل بیاموزد! اما این کتاب بیپاسخ نمیماند و کلکل قجری با انتشار معایب الرجال توسط بیبیخانم استرآبادی آغاز میشود.
کتاب تأدیب النسوان با ادبیاتی طنزآمیز مردان را در خصوص رفتار نیکو با زنان و دخترانشان نصیحت میکند. این کتاب در خلال سالهای 1300 تا 1303 هجری قمری دوبار در ایران چاپ شدهاست و به زبانهای انگلیسی و فرانسوی ترجمه شدهاست. معایبالرجال نیز تصویر کریه مردان را چنان مینمایاند که مسلمان نشنود، کافر نبیند!
اما در پس این کلکل قجری و لبخندهایی که گاه به گاه از پس ادبیات ثقیل قجری، به مدد اضافات امروزی به لب خواننده مینشیند، نقطه تأملی گذاشته شدهاست تا مکثی کوتاه برساند ما را به اینکه «ان اکرمکم عندالله اتقیکم».
تا هم بخندیم و هم فکر کنیم. کلکل قجری مخاطب را میرساند به نقطهای که شروع بسیاری از جنجالهای امروزی. جنجالهایی نظیر تساوی زن و مرد، فمینیسم افراطی، زنسالاری یا مرد سالاری. و در پس همه این مناظرهها و مشاجرهها میخواهد بگوید زن و مرد متفاوتند و به سبب این تفاوتهای جسمی و روحی وظایف متفاوتی را به باید به دوش بکشند و این تفاوتها اصلا محل بحث نیست.
عموم جماعت نسوان و رجال که به سن قانونی هجده سال رسیدهاند مخاطب این داستانهای کوتاه طنز هستند.
چهار روز شوی به دیدن بنده آمد. امپراطورمنش نشسته احوال ناپرسیده برفت. حیرت بر حیرتم افزود؛ زیرا که در این چند سال، میانه من و او جنگ و نزاع نشده بود. اگر هم گفتوگویی روی میداد یک ساعت بیش نبود و همیشه بر همگنان فخریه و مباهات مینمودم و بر همه واضح و هویدا بود که شوی من سرآمد مردهاست به جهت اینکه هرگز پیرامون هیچ معصیت و کارهای ناشایسته و بیقاعده نگشته. حال چه شدهاست؟
نظرات