امام موسی صدر (ره) شخصیتی برجسته در تاریخ جنبش اسلامی معاصر است و بسیار بیشتر از آنچه به او پرداخته شده، به گردن این انقلاب حق دارد. ایشان یک عالمی که در طول حیات خود، آثاری همهجانبه در حوزههای دینی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خلق کرد. اما عمدۀ تصویری که ما امروز از او سراغ داریم، مردی است که در کشورهای عربی مبلّغ انقلاب بود؛ نه یک شخصیت تأثیرگذار که مطالعۀ اندیشهاش عامل رشد ما خواهد بود.
کتاب «پیشوایی فراتر از زمان» با عنوان خود بهخوبی این انسان بزرگ را توصیف میکند و با چنین نگاهی، به سراغ بررسی آثار بهیادگارمانده از ایشان میرود. این کتاب درآمدی بر نظام فکری و سیرۀ عملی امام موسی صدر است و با قلم نقّادانۀ یک استاد باتجربۀ این حوزه، اصل مسئله را از راه درست برای شما شرح خواهد داد. اگر تابهحال در حوزۀ تاریخ انقلاب اسلامی، اندیشۀ امام خمینی (ره) و رویکردهای رهبر معظم (مد ظله) مطالعه داشتهاید، این کتاب در تکمیل دانستههای شما نقش پررنگی ایفا خواهد کرد. در بخش اول کتاب، «نظام فکری سید موسی صدر»، روایتی از زندگی، تربیت دینی و فکری، شکلگیری شخصیت اجتماعی، بستر اعتقادی و شروع نظریهپردازی ایشان میخوانیم. با این پیشزمینهها «دکتر محمود سریعالقلم»، نائب رئیس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه و عضو انجمن مطالعات بینالملل آمریکا، به سراغ فصل دوم «از سید موسی صدر تا امام موسی صدر» میرود. در این فصل نقد و بررسی جامعی از نگرش و رویکرد این رهبر شیعی در فعالیتهای برونمرزی خود میخوانیم؛ یعنی جایی از این برهه که امام موسی صدر کار فرهنگی خود را از ارتباط با مردم لبنان شروع میکند، اندیشۀ معمار کبیر انقلاب را به آنها انتقال میدهد، تعاملات بینالمللی را سامان میبخشد و سیاستی مردمی را برای کسب قدرت و جلب توجه رهبران این کشور بهکار میگیرد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«سیدموسی صدر نگران توهینها و تهمتها و دروغها نبود. او به الفاظ و القابی مانند حیلهگر، متجاوز، خودخواه و جاهطلب که به او نسبت میدادند اعتنایی نمیکرد؛ او مالی جمع نکرده بود؛ او سمتی نداشت؛ او کسی را به خود دعوت نمیکرد؛ او حلالمسائل بود؛ او شأن و منزلت شیعیان را ارتقا بخشید و نام دین و تشیع را در پایتختهای مهم جهان با واژگانی ملایم و معتدل و با روشی تدریجی مطرح نمود. درون او مانند اقیانوس، آرام و بیرون او سرشار از انرژی بود. برخلاف همقطارانش، تحقّق و تکامل ایمان در انسان را، نه در خلوت و انزوا و دوری از هایوهوی زندگی، بلکه در کانون معرکههای فکری و اجتماعی و سیاسی میدانست. بسیاری از همقطاران او پدیدۀ قدرت و کسب قدرت را آلودگی به نفسانیات میدانستند؛ او در عمل نشان داد که تربیت دینی، اصالت خانوادگی و نهادینه شدن اخلاق اسلامی در فرد، میتواند ایمان و قدرت را در ظرفی واحد جای دهد و نیروی خارقالعادهای را تولید کند.
مردم کوچه و خیابان، روشنفکران و سیاستمداران چنین پدیدهای را تجربه نکرده بودند. طبیعی بود که دهها بلکه صدها سوءتفاهم از اعمال و گفتار او استنتاج شود. آیا شاقولها و معیارهایی برای سنجش جایگاه ایمان در افراد میتوان تصور کرد؟ طبعاً به گفتهها و سخنرانیهای آنها نمیتوان اکتفا کرد. به نظر میرسد که باید بر منظومۀ عمل، شبکۀ اعمال و تسلسل و پایداری میان نیت و عمل تمرکز کرد. امام موسی صدر در پی قدرت بود؛ ولی برای انجام دادن کار، نه برای دعوت دیگران به خود. امام موسی صدر در پی قدرت بود تا از امتیازات قدرت برای بهبود وضع شیعیان استفاده کند و این مهم را تحقق بخشید. هرآنچه به او از زمین و مال هدیه شد، وقف کرد. با دشمنان و منتقدان خود پیامبرگونه رفتار کرد و آنها را حذف نکرد. از آنها بدگویی نکرد و حتی گرفتاریهای آنها را حل و فصل مینمود. امام موسی صدر در پی شوکت بود و آن را مخفی نمیکرد؛ ولی نحوۀ استفادۀ او از شوکت اجتماعی، در معرض بودن، دسترسی به قدرت داشتن و امکانات مالی، برای تحکیم موقعیت شخصی نبود.»
نظرات