کار اصلا سادهای نیست که مُبلغ باور میلیونها انسان باشی، حتی اگر آن باور دین و همه اعتقاد خودت باشد.
شرایط سختتر میشود وقتی که در مقام یک واعظ و پیشوا نباشی بلکه تورا به چشم اسیری ببینند که میخواهند انتقام همه همکیشان تو را از خودت بستانند.
این شرایطی است که سید روحانی، شخصیت اصلی قصه محمد علی رکنی، پیشرو دارد.
کتاب«پیامبر بیمعجزه» ماجرای تبلیغ باورهای اساسی اسلام است به شیوهای جذاب و تامل برانگیز که در گیر و دارد ریوده شدن روحانی مبلغ و همسرش توسط اشرار بیان میشود.
در قسمتی از این کتاب که آمیزهای از عشق، استدلال و مبارزه است میخوانیم:
((میدونی آسیّد حمید؟ از هر چیزی که ترسیدی میشه امتحانت، میشه نقطهضعفت دست شیطون. شیطون نگاه میکنه ببینه از چی میترسی، همون رو برات بزرگ میکنه. مثلاً اگر از بیآبرویی بترسی مدام دست میذاره روی همین. اگر بترسی فقیرشی با فقر میترسونتت. اگر از مرگ بترسی با مرگ. اگر از تنهایی بترسی با تنهایی.))
دیدگاه خوانندگان
دیدگاه شما چیست ؟