واقع بینی مثل یک دارو است؛ تلخ است و گاهی هم خیلی درد دارد.
اما باعث میشود چشمهایمان آنقدری باز شود که دنیا بیفتد کف دستمان. دنیایی که بر اساس آمارها، نمودارها، اطلاعات دقیق و واقعی،اوضاعش بد است و راستش را بخواهید دارد بدتر هم می شود!
هدف آقای روسلینگ هم همین است، او میخواهد به خواننده بیاموزد که خطاهای شناختی و تحلیلی را کاهش دهد. ایشان که قبلا در کتاب «واقع نگری» با ده دلیل ثابت کرده بود که اوضاع دنیا آن قدرها هم که ما فکر میکنیم بد نیست، حالا با هزاران عدد و رقم نیمه خالی لیوان را به رخ مخاطب میکشد، نیمهای که پشت منافع رسانهای گم میشود.
نظرات