کتاب «هک پلاس» نوشته محمد قنبری داستانی هیجان انگیز است که به سراغ یکی از معضلات امروز جامعه رفته است. قنبری که چندین داستان با محوریات مسائل روز جامعه نوشته است در این کتاب داستان زندگی سه دختر به نامهای پروانه، مهشید و حانیه را تعریف میکند. سه دختری که در شهرستان با یکدیگر دوست میشوند با هم بزرگ میشوند و درس میخوانند اما کنکور مسیر دو نفر اول را از نفر سوم جدا میکند. پروانه و مهشید به دانشگاه تهران میآیند تا مهندسی کامپیوتر بخوانند و حانیه به اصفهان میرود تا دندانپزشکی بخواند. دو دانشجوی در تهران کلاسهای برنامه نویسی میبینند و وارد کارهای ساخت و طراحی سایت میشوند. درآمد خوب باعث میشود از خوابگاه بیرون بیایند و در آپارتمانی مجردی زندگی کنند و کمکم سبک زندگی خود را عوض کنند. در همین آپارتمان با دو پسر جوان آشنا میشوند که آنها نیز دانشجو هستند و برنامهنویسی میکنند. این چهار نفر چندین پروژه مشترک انجام میدهند و روابط صمیمانهای پیدا میکنند اما پس از چند وقت وارد فضاهای کارهای کثیف و آلودهای میشوند که سرنوشتشان را تغییر میدهد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
بعد از چند روز از شهرستان برگشتند. خستگیشان را به در کردند و با انرژی مضاعف به تهران آمدند یخچال کوچکشان را پر کردند از مرغ و گوشت و لبنیات و... کلا هر خوراکی سنتیای که خانوادههایشان در شهرستان به عمل میآوردند و تهیه می کردند. از لبنیات تا گوشت. دومین کارشان، اتو کردن چادر مشکیهایشان و جمع کردن آنها بود تا زمان برگشت مجدد به شهرستان و منزل پدری کار سوم و مهمشان استراحت کردن و خستگی راه را به در کردن بود انتخاب واحد ترم بعد از فردا میبایست انجام میگرفت. صبح روز بعد صبحانهشان را با سرشیر و نان محلی تازه و سوغاتیهایی از خانه پدری صرف کردند و به دانشگاه رفتند. اولین روز کلاس بود و درس تحلیل سیستمها که پایه قوی ریاضی میخواست و حواس جمع بعد از کلاس به شرکتی که برایش پروژههای سایت و اپلیکیشن کار میکردند سری زدند و کارهای قبلی را تحویل دادند و چند پروژه تحویل گرفتند
نظرات