کتاب همه چیز از یکشنبه شروع شد که به همت نسرین رجبپور تهیه و تدوین گشتهاست، زندگی سردار عباس شاملو را به دامنه واژگان کشانده تا مخاطب را به اوج قله ایثار و افتخار برساند.
تاریخ جنگ را که ورق میزنیم ستارههایی پرفروغ سوسو میزنند که سالها غفلت، زندگی و رشادتهای آنان را از ما محروم ساختهاست. کتاب حاضر چیزی از همین جنس است که مخاطب را به حسرت میکشاند؛ حسرت اینکه چرا زودتر با قطعهای از جنگ آشنا نشدیم.
نسرین رجبپور در ساعتها گفتوگوی صمیمانه خاطرات سردار عباس شاملو را از دوره کودکی تا جوانی و دهه اول انقلاب روایت میکند. رجبپور با روایت داستان از زبان اول شخص از دستفروشیهای سردار در مطب عمویش داستان را شروع میکند. اما این دستفروشی در اوج هیجان به کتکهای پدر ختم میشود. رجب پور داستان را در اوج هیجان به مبارزات انقلابی عباس شاملو در سال 57 میبرد و مخاطب را با حال و هوای آن روزهای مشهد آشنا میکند. بعد از این به حضور سردار در عملیاتهای عمرانی و جبهه و جنگ میرسیم. جبهه شوش، عملیات فتحالمبین، تیپ جوادالائمه، عملیات بیتالمقدس، رمضان و عملیات مسلم بن عقیل در جبهه سومار گوشههایی از زندگی سردار را روایت میکنند و مخاطب را پای سیره شهدا و رزمندگان مینشانند.
در پایان کتاب آلبومی از اسناد و تصاویر ارائه شدهاست که گیرایی کتاب را افزایش میدهد و مخاطب را با خود همراه میسازد.
برای آشنایی با تاریخ ایران، برای درک آنچه بر ایران گذشت و آنچه که بر دوش ماست و مسئولیتمان در قبال ایران. راحتتر بگوییم؛ کتاب همهچیز از یکشنبه شروع شد این حس را در مخاطب زنده میکند که ما در قبال خون شهدا و رزمندگان مسئولیم.
علاقهمندان به تاریخ شفاهی ایران، ادبیات پایداری، سیره شهدا و رزمندگان مخاطبان اولیه این کتاب هستند. همچنین عموم مردم ایران، بالاخص مردم خونگرم جنوب را مخاطب این داستان میدانیم.
صدای خشدار بیسیم که در اتاق پیچید، بلند شدم و گفتم: «من دیشب تا صبح نخوابیدم سرم داره از درد منفجر میشه. میرم اون طرف یه کمی بخوابم.»
وارد اتاق دیگر سنگر که شدم همان اول هوای گرم و دم کرده خورد توی صورتم چند دقیقهای بیشتر نگذشته بود که سید هاشم درچهای و مهدیانپور هم آمدند توی همان اتاق. با چشمان بسته پرسیدم: چی شد اومدید این طرف؟!
نظرات