مسلمان که باشی در هرجای دنیا، دایره‌المعارف مخصوص خودت را داری. یک زبان مشترک برای مردمی که هرجای دنیا که زندگی کنند، زبان مشترکی دارند و باورهایی که مثل ریشه‌های سروی تنومند به هم گره خورده‌است.

و اینک حامد اشتری در این کتاب، آیینه کلمات خود را به سوی گوشه گوشه جهان گرفته‌است تا مخاطبان بتوانند از میان چند سطر و چند صفحه روایت، چهره رنج کشیده مسلمانی اهل میانمار را بین شعله‌های آتش ببینند، در تظاهرات نیجریه شرکت کنند، مثل یک بوسنیایی آشفته از جنگ در شهری ویران قدم بزنند، و پاسخ سلام خود را از برادری در آمریکای لاتین بشنوند.

اگر دوست دارید که رنج مقدس مسلمانی را در سرزمین دیگری تجربه کنید، خطوط این اثر را با افتخار بخوانید.

مثلا در بخشی از کتاب نوشته شده:

((همین‌طور رگباری شلیک می‌شد. تک‌تیراندازهای توی مانیتور انگار زیاد شده بودند و هرکدام یکی از بچه‌های توی پارک را هدف گرفته بودند. چه هیجانی! همان که می‌خواستم. زمین بازی بچه‌ها دیگر چمن سبز زمین فوتبال نبود. انگار دریاچهٔ خون راه افتاده بود...))