تاریخ معاصر ایران بستر بسیاری از حوادث مختلفی است که هنوز هنرمندان و ادیبان به آنها نپرداختهاند. ادبیات داستانی ایران میتواند به سراغ این ماجراهای تاریخی برود و برای گروههای سنی مختلف به تولید اثر بپردازند. سجاد خالقی از نویسندگان جوانی است که به سراغ این موضوعات تاریخی در جغرافیای بومی خود رفته و از دل تاریخ رمانهای جذابی خلق کرده است.
کتاب «مه و دود» یک رمان کوتاه تاریخی هیجانی برای نوجوانان و جوانان ایرانی است. داستان این کتاب در دوره حکومت رضاخان پهلوی در دهه 20 شمسی میگذرد. این اثر به دو دفتر تقسیم شده که دفتر اول به نام آدمکشها است. در این بخش ماجرای سه شخصیت مختلف (مزدور، سلاخ،شکارچی) را میخوانیم که هر کدام سرگذشت و تبحر خاصی دارد و دست سرنوشت این افراد را به دنبال هدفی همسفر میکند. نفر چهارم این گروه کسی است که در دفتر دوم به او میپردازد. جوانی بختیاری به نام اردشیر که با آنها همراه میشود. این رمان در قالب ژانر تریلر به یک ماجراجویی هیجان انگیز میپردازد و در ضمن آن به حوادث تلخ آن دوره و حمله اجانب به ایران نیز اشاره میکند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
گاری تقریبا از سلاح خالی شده بود و فقط یک برنوی دسته کوتاه باقی مانده بود. آقا قبل از ،رفتن سنگ قلاب را به من داد تا یادگاری از خودش به پسرش داده باشد اما من قصد یادگاری نگه داشتن نداشتم. جعبه بنچاق را جایی میان صخرهها مخفی کردم و سنگ قلاب را دور کمرم روی چاقو بستم. پایین ،کوه صدای رگبار مسلسل همه جا پیچید. یک سلاخ، یک شکارچی یک مزدور از همان پای کوه نبردشان را با آدم کشها شروع کرده بودند که من هم به آنها اضافه شدم.
نظرات