کتاب «مهربان ترین عمو» از مجموعه دوستان پیامبر و علی پیرامون زندگی ابوطالب عموی پیامبر است. حضرت عبدالمطلب در هنگام وفات مسوولیت سرپرستی محمد خردسال را برعهده ایشان گذشت. ایشان به نحو احسن برادرزاده خود را پرورش داد و آنگاه که نبوت خود را اعلام کرد به اسلام گروید اما برای اینکه بتواند از حقوق پیامبر در مقابل سران قریش دفاع کند ایمان خود را پنهان میداشت. در سالهایی که کافران تمام مسلمانان را از هر لحاظ تحریم کرده بودند این ابوطالب بود که با سرمایه و آبروی خود از پیامبر و مسلمانان دفاع کرد و اسلام را در سختترین لحظات یاری رساند. این اثر به شکل داستان کودکان را با این شخصیت بزرگ و باایمان آشنان میسازد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
ابو طالب در پیش روی خود راه پیروزی و بیرون آمدن از دره را میدید. او به سرعت به سمت مسجد الحرام راه افتاد تا ماجرای قطعنامه و نابودی آن را به گوش بزرگان قریش برساند وقتی به کعبه رسید با بزرگان طایفههای مختلف مکه روبه رو شد. همه آنها به او خیره شدند سکوت سنگینی آنجا را در بر گرفت . آنها به این میاندیشیدند که ابو طالب اینک از شعب بیرون آمده تا برای صلح خود و خاندان بنی هاشم را به کافران مکه تسلیم کند؛ چرا که سختیها و فشارهای شعب برای هیچ کس قابل نبود. اولین قدم در پذیرش خواسته ابوطالب پیر، تحویل دادن حضرت محمد ه به آنها بود. آنها به استقبال ابو طالب رفتند و به او احترام کردند. ابوطالب بیدرنگ بر بالای سکویی رفت و فریاد زد: « به قطعنامه خود بنگرید دیگر اثری از آن نیست!»
نظرات