بنر پویش صندوق اربعین

ملاقات با خون آشام

ملاقات با خون آشام

مترجم:
عطیه حسینی
ناشر:
رده سنی:
نوجوان
قالب:
رمان
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
صفحات:
۱۰۴
وزن:
۹۶ گرم
شابک:
9789643696955

معرفی کتاب

در دومین جلد از مجموعۀ «خون‌آشام»، دنبالۀ داستانی را می‌خوانیم که در جلد اول به زیبایی فضای فیلم‌های ترسناک را بازسازی کرده و قصه‌ای مرموز را بازگو می‌کند. این مجموعه یکی از آثار موفق و ماندگار ادبیات نوجوان در ایران است که با داستان‌گویی و موقعیت‌آفرینی جذاب و دلهره‌آورش، برای بسیاری از خوانندگان بزرگسال نیز جذاب بوده است. در این جلد، نویسنده قصه را از ادامۀ قسمت قبلی پی می‌گیرد؛ یعنی جایی که قهرمان داستان می‌خواهد از خانۀ خون‌آشام فرار کند اما در آخرین لحظه یک خون‌آشام او را گاز می‌گیرد و... . در کتاب قبلی پسرک خون‌آشام، «سیامک گلشیری» را مجبور کرده بود کتابی درموردش بنویسد! این تکنیک‌های هنرمندانه که در ادبیات پُست‌مدرن رواج دارد، در این داستان باعث شده خواننده ناخودآگاه دراکولا را واقعی‌تر ببیند و قصه‌گویی جذاب نویسنده -که در جهان داستانی خودش گیر کرده!- نیز آن را ملموس‌تر کرده است. در این قسمت راوی به محض چاپ کردن کتابش، احساس می‌کند که سایه‌های مرموزی او را تعقیب می‌کنند؛ و پس از چند روز این تهدید عملی می‌شود و خون‌آشام او را می‌دزدد. به موازات آن، روزنامه‌نگاری به نام اشکان اربابی نیز به داستان وارد شده که قبل‌تر مقالاتی دربارۀ افراد گم‌شده به راوی نشان داده بود. پس از مفقود شدن نویسنده، اشکان گزارشی جعلی منتشر می‌کند که ادعا می‌کند راوی به دنبال خانۀ دراکولا می‌گشته است. حالا هردوی آن‌ها باهم زندانی شده‌اند و اشکان که امیدی به نجات ندارد، از نویسنده می‌خواهد از آن‌جا فرار کند و تمام دنیا را از این راز ترسناک باخبر کند.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانیم:

«حالا دیگر لبخند توی چهره‌اش نبود. به تن نحیف و لاغرش نگاه کردم و بعد چشمم به شلوار جین آبی‌رنگش افتاد. همان شلواری بود که آن شب به پا داشت؛ کفش‌های اسپرت قهوه‌ای‎رنگش هم همین‎طور. توی آن لحظه تمام کینه‎ای که از او به دل داشتم از بین رفت و به دلسوزی تبدیل شد. قبلاً حتی آرزوی مرگش را کرده بودم، اما حالا که روی این صندلی نشسته بود، دلم می‌خواست می‌توانستم یک‌جوری از دست او نجاتش بدهم. گفتم: «می‌دونی چرا ترتیب چاپ اون کتابو دادم؟ تهران، کوچۀ اشباح رو می‎گم» موهای خبرنگار را که رها کرد سرش پایین افتاد گفت: «چرا؟» چون وقتی دیدمت، وقتی باهام حرف زدی، حس کردم واقعاً با کسی طرفم که مرام داره. حس کردم کسیه که می‌تونم به حرفش اطمینان کنم. اون هم بهم اطمینان داره. وقتی هم رفتم تو خونه و کتابو خوندم، این حس تو من بیشتر شد. به خودم گفتم باید به این آدم کمک کنم. باید چیزی رو که از من خواسته، انجام بدم.» باز صدای گریۀ دختربچه بلند شد. جایی توی همان طبقه بود، شک نداشتم. می‌شنیدم که پدر و مادرش را صدا می‌زند. گفتم: «می‌خوام یه ذره رک‌تر باشم.» خیره شده بود به من. گفتم: «می‌دونستم با یه خون‌آشام طرفم، کسی که خون آدم‌ها رو می‌مکه. اما نه با یه خون‌آشام معمولی، یه خون آشامی که دوست داره مردم سرگذشت‌شو بخونن و هنوز برای آدم‌ها ارزش قائله.»»

نظرات

جهت ثبت نظر لطفا وارد سایت شوید
این کتاب به درد کی می‌خوره؟
کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

اینا رو هم از دست نده

ماموریت در قصر ماموریت در قصر
۱۰ %
سعید محمدی
۹۹,۰۰۰
۸۹,۱۰۰ تومان
ظلمت سفید ظلمت سفید
۱۰ %
سجاد خالقی
۴۵,۰۰۰
۴۰,۵۰۰ تومان
بیرون ذهن من بیرون ذهن من
۱۰ %
شارون ام دریپر - آنیتا یارمحمدی
۳۸۵,۰۰۰
۳۴۶,۵۰۰ تومان
ملودی سکوت ملودی سکوت
۱۰ %
شارون ام دریپر
۱۳۰,۰۰۰
۱۱۷,۰۰۰ تومان
جایزه دخترانه جایزه دخترانه
۱۰ %
۹۵,۰۰۰
۸۵,۵۰۰ تومان
روایتی ساده از ماجرایی پیچیده روایتی ساده از ماجرایی پیچیده
۱۰ %
۴۵,۰۰۰
۴۰,۵۰۰ تومان
دسته‌بندی کتاب‌ها