مجموعه دو جلدی تاریخ سامانیان نوشته دکتر جواد هروی، پژوهشی جامع و مستند درباره تاریخ، فرهنگ و تمدن سامانیان در قرون سوم و چهارم هجری است. این مجموعه با تکیه بر آخرین مطالعات و پژوهشهای علمی، به بررسی جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی این دوره پرداخته و نقش سامانیان را در احیای فرهنگ ایرانی و تحولات اندیشه اسلامی تحلیل میکند.
جلد اول این مجموعه، به بررسی زمینههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی دولت سامانیان در خراسان بزرگ اختصاص دارد. دکتر هروی در این جلد، ساختار سیاسی و نظامی سامانیان را تحلیل کرده و نشان میدهد که چگونه این سلسله با احیای فرهنگ ایران باستان و ایجاد فضای آزاداندیشی، زمینهساز تحولات فکری و فرهنگی در جامعه ایرانی شد. همچنین، تعاملات و مناسبات سامانیان با قدرتهای همجوار و تأثیر آنها بر گسترش نفوذ این دولت در منطقه بهطور دقیق بررسی شده است.
جلد دوم این مجموعه، مجموعهای از مقالات و پژوهشهای ارائهشده در کنفرانسهای ملی و بینالمللی و مجلات علمی معتبر است که به تحلیل عمیقتر جنبههای مختلف دولت سامانیان میپردازد. این جلد شامل بررسی سیاست خارجی سامانیان و تعاملات آنها با کشورهای همجوار، تحلیل شخصیتهای برجسته عصر طلایی ایران مانند فردوسی، خیام، جرجانی و ابنسینا و همچنین بررسی رنسانس فکری و علمی دوران سامانیان است. نویسنده در این جلد تلاش کرده است تا با پژوهشی مستند و انتقادی، نقش سامانیان را در ایجاد یکی از درخشانترین دورههای تاریخ ایران و اسلام برجسته سازد.
دکتر جواد هروی، دانشآموخته و دانشیار تاریخ، با تألیف این مجموعه، تصویری دقیق و جامع از دوران سامانیان ارائه کرده است. این اثر برای دانشجویان تاریخ، پژوهشگران فرهنگ و تمدن اسلامی و علاقهمندان به تاریخ ایران منبعی ارزشمند محسوب میشود و بهویژه برای کسانی که به بررسی تأثیرات فرهنگی، علمی و سیاسی این دوره علاقه دارند، بسیار مناسب است.
این مجموعه ارزشمند توسط نشر امیرکبیر منتشر شده است.
این مجموعه به دانشجویان تاریخ، پژوهشگران فرهنگ و تمدن اسلامی و علاقهمندان به تاریخ ایران در دوران سامانیان پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به تحولات سیاسی و فرهنگی خراسان بزرگ در قرون سوم و چهارم هجری علاقه دارند، مناسب است.
با سقوط طاهریان حلقه ارتباط رسمی میان آل سامان و عباسیان برداشته شده ونصر اول از جانب معتمد عباسی منشور امارت بر ماوراء النهر را مستقیماً توسط سفیری دریافت کرد تاریخ سیستان ۱۳۶۶ (۲۲۸ این در حالی است که خلافت عباسی از آغاز قرن سوم هجری دچار تزلزل و ضعف گردیده و با نزدیک شدن به نیمه قرن سوم هجری، عوارض آن به تدریج ظاهر میشد. خلافت مواجه با برپایی مخالفتهای گسترده و عظیم علیه خود شد سربرداشتن یعقوب لیث صفاری و تهدید بغداد ظهور علویان شیعی در طبرستان به رهبری داعی کبیر و سربرداشتن نهضت صاحب الزنج و شورشهای دیگری که در اطراف و اکناف قلمروی عباسیان پیدا شد، همگی نشان دهنده ناتوانی خلفا و ضعف روز افزون دستگاه خلافت بود. بنابراین در چنین مقتضیاتی هنگامی که سامانیان در منطقه ماوراء النهر، اظهار فرمان برداری و اطاعت میکردند خلفا آن را به فال نیک گرفتند و به مناسبات پردامنه تری مبادرت مینمودند. لذا در چنین موقعیتی آنچه عباسیان بدان نیاز داشتند نه پرداخت خراج و یا ارسال مالیات نبود بلکه اظهار انقیاد و تبعیت و مقابله با دشمنان از سوی سامانیان بود سامانیان نیز که دارای وجهه اجتماعی و سیاسی لازم در منطقه بودند از این مناسبات به دلیل کسب مشروعیت مذهبی از ناحیه خلفای عباسی استقبال نمودند.
نظرات