کتاب «عطش» سیر توحیدی کامل حضرت آیتالله سید علی قاضی طباطبایی است.
مسیر الیالله، راهجویان زیادی را در خود دیده است. هر یک مشرّفتر از دیگری، اما در بین سالکان و عارفان راه، سیدعلیقاضی به نحوی خاص در این مسیر میدرخشد، و با عطشی سوزان از جام شراب وصال یار، ازین دنیا به سمت یار رجعت نموده است. فرزند سیدحسین قاضی سال 1285 در تبریز بدنیا آمد، او را سیدعلی نام نهاد تا افتخار سلسله قاضی باشد. در جوانی در آتش طلب بیشتر معرفت و علم میسوخت و آرامش را در کنار حریم امیر اهل معرفت، مولا امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مییابد. در 27 سالگی به درجه اجتهاد میرسد. اولین استاد وی پدرش بود و بعد ها از محضر میرزا محمدتقی تبریزی، فاضل شربیانی، محمدحسنمامقانی، آخوند خراسانی و سیداحمد کربلایی بهره بردند.
از جمع شاگردانی که از دریای معرفت و علم این بزرگمرد بهره بردند و استاد در کامشان شراب گوارای معرفت ریخته است، میتوان به آیتالله شیخ محمدتقیآملی، آیتالله طباطبایی، آیتالله بهجت، آیتالله نجابت و آیتالله شیخ عباس قوچانی نام برد.
از احوالات ایشان گفتهاند که بیش از چهل سال در محضر حضرت حق خاکساری کرد و مراقبت کرد و ترکمحرمات و مکروهات و تقیّد به واجبات و مستحبات انجام داد، اما نه مکاشفهای و نه فتح بابی از اسرار عرشی برای وی اتفاق افتاد. سیدعلی هر ناملایمی و هر ملامتی را به جان میخرید و استقامت را پیشه خود میکرد و طوق بندگی را در گردن مینهاد چراکه باید به هر طریقی در دل دوست نفوذ کند و رضایت محبوب را جلب کند.سرانجام ایشان که تولد خویش را هم مدیون امام حسین(علیهالسلام) میداند، اینبار نیز به برکت و رحمت و نظر حضرتش در میانه نماز مغربی در حریم امنش فتح بابی صورت میگیرد و از آنپس سیدعلی قاضی تمام مشکلات و هایو هوی دنیویاش تا الله اکبر ابتدا نماز طول میکشد و بعد از تکبیرۀالاحرام دیگر قدم بر عرش میگذارد.
در این کتاب به سیره معنوی، عرفانی و تربیتی و همچنین به اخلاق خانوادگی و عارفانه وی اشاره میشود.
در بخش دوم کتاب توصیهها و نامهها و اشعار و دیدگاههای آن عالم گرانقدر برای استفاده مخاطبان قرار داده شده است.
و اما در بخش سوم، به زندگینامه استاد محمدحسن قاضی، فرزند آیتالله قاضی اشاره شده است.
این اثر که توسط هیئت تحریریۀ مؤسسه فرهنگی_مطالعاتی شمسالشموس پدیدآمده را به تمام عاشقان راه سلوک و عرفان پیشنهاد کرده و امید است از درسهای اخذ شده از عالم بزرگ ،کوه عظیم توحید، صاحب مقام تشرف، صلح کل، آیتالله سید علی قاضی طباطبایی نهایت بهره را ببرید.
آری این استقامت هاست که از قاضی قاضی میسازد و این روح بزرگ اوست که در مقابل تمام ستم ها و آزارها صبوری میکند و به کم هم راضی نمی شود. او باید تا آن اوجها پرواز کند و به زرق و برقهای میان راه، یعنی به آثار و نشانه های معشوق دل خوش نکند چرا که خود او را میخواهد می گوید:
«هر چه بادا باد در بحر جنون پا میزنم امشب کشفی نصیبم شد شد نشد نشد امشب خوابی دیدم دیدم ندیدم ندیدم من کشف نمی خواهم تمام این مدت چهل سال آن هم برای زرق و برق و کشف و کرامتی چند؟ نه من معرفت خودش را میخواهم من خودش را میخواهم.»
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
نظرات