کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» مکتوب بیانات رهبر انقلاب در ماه رمضان سال 1353 در مسجد امام حسن مجتبی مشهد است. در سالهایی که هیچ خبری از حکومت اسلامی و ایجاد جامعه بر مبنای کلمه توحید نبود ایشان براساس آیات قرآن کریم و رهنمودهای اسلام مبانی جامعه اسلامی را طرحریزی نمودند. این سلسله جلسات را میتوان یک بازتعریف دوباره بر مفاهیم اساسی دین دانست. دینی که در طی قرنها حکومت حاکمان ظالم به یک منسک یا عادت شخصی بدل گشته بود و هیچگونه حیات حقیقی در کالبد جامعه نداشت و سبب رشد و پویایی جوامع مسلمان نمیگشت. در حالی که با رجوع به ریشههای دین و بازخوانی متونی که آبشخور اصلی دین هستند با تفسیری از دین متوجه میشویم که برای نجات تمام مردم جهان از ظلم و استکبار آمده است. حال این ظلم گاه از طرف هوای نفس اعمال میگردد و گاه از طرف حاکمی مستکبر. پیامبران، ناجیان حقیقی بشریت هستند که با پیغام آوری از جانب حق تعالی در تلاش هستند تا قید و بند را از دست و پای مردمان باز نمایند و آنان را به سوی آزادی راستین رهنمون سازند. تفسیری شیرین و جذاب از دین که سالیان سال به فراموشی سپرده شده بود و چهرهای تلخ و عقب مانده از دین در اذهان به جای گذاشته بود. اما فهم عمیق آیت الله خامنهای از معارف دینی و امید به آینده روشنی که در آن دوباره اسلام نفس تازه مینماید و در ابعاد گسترده به زندگی مردم بازخواهد ایشان را بر آن داشت که در آن اختناق شدید پهلوی مبانی اسلام ناب محمدی را تدریس نمایند. مباحث ایشان در چهار سرفصل: ایمان، توحید، نبوت و ولایت مطرح گردیده است و تلاش نمودهاند استوانههایی که دین بر آنها استوار میگردد وغایت تمام اعتقادات و اعمال دنی هستند را به شکل کامل توضیح و تفسیر نمایند. ویژگی مهم این مباحث به هم پیوستگی تمام این اصول با یکدیگر است که تحقق یکی منوط به اعتقاد و احیای دیگر اصول است. به همین دلیل است که در مباحث پایانی واضح میگردد چرا دینی که از پذیرش ولایت رهبر تهی گردیده نمیتواند اسلام حقیقی را نمایندگی نماید و تنها جسمی بی جان از دین است که با هر نوع شرک و کفری سر سازش خواهد داشت.
اینکه ما ارتباط با امام را این قدر مهم دانستیم، اینکه ما فرمان امام را در همه شئون زندگی جامعه نافذ دانستیم این برای چیست؟ از کجا در میآید؟ اینجا قرآن با ما حرف میزند. آن نکته همینی است که دارم میگویم. اگر بخواهد یک جامعهای و یک امتی که ولایت قرآنی را به این معنا داشته باشد. یعنی بخواهد تمام نیروهای داخلیاش در یک جهت به سوی یک هدف در یک خط به راه بیفتد و بخواهد تمام نیروهای داخلیاش علیه قدرتهای ضد اسلامی در خارج بسیج بشود احتیاج دارد به یک نقطه قدرت متمرکز در متن جامعه اسلام به یک نقطهای احتیاج دارد که تمام نیروهای داخلی به آن نقطه بپیوندد، همه از آنجا الهام بگیرند و همه از او حرف بشنوند و حرف گوش کنند و او تمام جوانب مصالح و مفاسد را بداند تا بتواند مثل یک دیده بان نیرومند و قوی چشم، هرکسی را در جبهه جنگ به کار مخصوص خودش بگمارد. لازم است یک رهبری، یک فرماندهی، یک قدرت متمرکزی در جامعه اسلامی وجود داشته باشد که این قدرت بداند از شما چه بر میآید، از من چه بر میآید، از انسانهای دیگر چه بر میآید، تا به هرکسی آن کاری را که برای او لازم است بگوید عمل بکن.
نظرات