تا به حال فکر کردهاید اگر جای رجال اداری دوران قاجار و آغاز حکومت پهلوی بودید، روزگارتان چگونه میگذشت؟ در کدام کوچه پس کوچهها قدم میزدید، سنتهای زندگیتان چه بود و هر روز با چه ماجرایی دست و پنجه نرم میکردید.
«ماجرای زندگی من» دقیقا همان زندگینامه خود نوشتی است که شما می توانید به جای نویسنده آن،"عبدالله مستوفی" ، در اواخر دوره قاجار و آغاز حکومت رضاخان میرپنج، زندگی کنید و پاسخ سوالهایتان را بیابید؛ یک تجربه مفرح و پر هیجان از زندگی در ایران قدیم که با طنز و کنایههای شیرین، مسائل و مشکلات مختلف آن دوره و احوال مردم دردمند را به شکلی بیطرفانه بازگو میکند.
در قسمتی از این کتاب با نثری دلنشین میخوانیم:
((آجیل فروشی ها با طبق های علق بزرگ و کوچک از فندق و بادام و پسته و تخمه هندوانه و تخمه کدو، پیشانی و با مخروطی هایی که از انواع آجیل به هم چسبیده ساخته بودند، جلو دکان را زینت می دادند. میوه فروشی ها گذشته از آرایش دکان با میوه های الوان، پیاز نرگس و سنبل در گلدان های شیشه ای سبز کرده، همچو انگاره می گرفتند که در حدود شب عید گل های اولیه آنها به بار آید… سبزی فروشی ها حاجتی به تزیین خارجی نداشتند، همین قدر که سبزی های خود را مرتب می چیدند و از پیازچه و ترب سفید که ریشه آنها را بیرون می گذاشتند، گل های سفیدی احداث می کردند، دکان آنها مزین می شد.))
نظرات