کتاب شب به خیر فرمانده

کتاب شب به خیر فرمانده

مترجم:
عطیه حسینی
ناشر:
رده سنی:
کودکان
قالب:
داستان
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
صفحات:
۲۴
وزن:
۷۲ گرم
شابک:
9786003531086

معرفی کتاب

پسرکوچولویی که در اتاقش مشغول بازی کردن است، نیروهایش را به جلو هدایت می‌کند. سربازها مقابل نیروی دشمن می‌ایستند و آماده شلیک می‌شوند. فرمانده وضعیت را بررسی می‌کند و می‌خواهد دستور شلیک بدهد که ناگهان پدرش در اتاق را باز می‌کند، داخل می‌شود و از او می‌خواهد که داخل خانه، پای مصنوعی‌اش را دربیاورد. پسر کوچولو که پایش را در جنگ از دست داده با اکراه آن را از نیمه پایش جدا می‌کند؛ آخر نمی‌خواهد جلوی سربازهایی که مادرش را از او گرفته‌اند ضعیف به نظر بیاید. این داستان غم‌انگیزِ کتاب «شب به خیر فرمانده» است که برای کودکان نوشته شده. در این داستان شخصیت اصلی که نویسنده به عمد او را بدون نام باقی می‌گذارد، به همراه پدرش زندگی می‌کند؛ اما عکس مادرش را روی دیوار اتاقش و عشق او را در دلش نگه داشته است. او با سربازهای عروسکی‌اش بازی می‌کند و در خیالاتش خود را فرمانده‌ای می‌بیند که به دنبال انتقام مادرش آمده. پدر می‌خواهد دوباره ازدواج کند، اما پسر دوست ندارد مادر جدیدی داشته باشد. این جنگ خیالی در ذهن پسر کوچولو ادامه پیدا می‌کند تا اینکه یک بار به سربازی برمی‌خورد که مانند خودش، مادرش را از دست داده و پایش هم قطع شده است. این باعث می‌شود شخصیت داستان تحول پیدا کند و تصمیم جدیدی بگیرد. «احمد اکبر پور» این کتاب را با هدف آشنا کردن کودکان با جنگ، ویرانی‌های آن و مظلومیت کودکان جهان نوشته و با تصویرگری «نرگس محمدی»، جذابیت داستان دوچندان شده است.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانیم:

«ما باید در میدان جنگ پیشروی کنیم و از این همه توپ و تانک نترسیم. تازه شاید مین هم کاشته باشند. اگر کسی حواسش نباشد و پایش را روی مین بگذارد فقط می‌گوید آخ و می‌میرد. فرمان حمله می‌دهم و با سربازهایم به طرف دشمن حرکت می‌کنیم. دشمن ترسو شلیک می‌کند ولی ما نمی‌ترسیم. یک‌دفعه چند خمپاره منفجر می‌شود و مثل توی فیلم‌ها اتاق پر از دود می‌شود. تاریکی خیلی بد است ولی من از تاریکی نمی‌ترسم. مگر نه مامان؟ یادت هست؟ بچه‌ها توی زیرزمین گریه می‌کردند و جیغ می‌زدند: «بمباران، بمباران». ولی من کنار تو نشسته بودم و فقط دست‌هایم را روی سرم گذاشته بودم. یادت هست مامان؟ صدای مامان از توی قاب عکس می‌گوید: «تو هیچوقت دروغ نمی‌گویی.» یکی از سربازها می‌گوید: «آخ! تیر خوردم.» من که فرمانده هستم نباید بترسم. از تپه می‌روم پایین. پایم خیلی درد می‌گیرد ولی سرباز را پیدا می‌کنم. باید او را به درمانگاه برسانم. بلند فرمان می‌دهم عقب‌نشینی! بابا از پشت در می‌گوید: «بیا شام بخور. عمو و عمه‌هایت هم آمده‌اند.» عمو و عمه‌ها مرا می‌بوسند ولی همه می‌گویند: «توی خانه پایت را در بیاور، تو که نمی‌خواهی پایت زخم بشود؟» فقط مامان بزرگ می‌گوید: «قربان پاهایت بروم!» دسته‌گلی با یک جعبه شیرینی روی میز است. من می‌دانم برای چیست. عمو می‌گوید: «امشب می‌رویم و یک مامان خوب برایت پیدا می‌کنیم.»»

نظرات

جهت ثبت نظر لطفا وارد سایت شوید
این کتاب به درد کی می‌خوره؟
کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

اینا رو هم از دست نده

قصه های من و بابام (جلد دوم) قصه های من و بابام (جلد دوم)
۱۰ %
اریش ازر - ایرج جهانشاهی
۱۸۰,۰۰۰
۱۶۲,۰۰۰ تومان
عروسک کج و کوله (داستان‌های شکرخدا) عروسک کج و کوله (داستان‌های شکرخدا)
۱۰ %
۴۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰ تومان
آرزوی زنبورک آرزوی زنبورک
۱۰ %
کلر ژوبرت
۴۵,۰۰۰
۴۰,۵۰۰ تومان
خدایا اجازه خدایا اجازه
۱۰ %
غلامرضا حیدری ابهری
۱۶۰,۰۰۰
۱۴۴,۰۰۰ تومان
مهمان خدا مهمان خدا
۱۰ %
مژگان حامد
۲۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰ تومان
پانچلو   ای کاش بینی من هم سبز بود پانچلو   ای کاش بینی من هم سبز بود
۱۰ %
مکس لوکیدو - لیلا کاشانی وحید
۴۹,۰۰۰
۴۴,۱۰۰ تومان
دسته‌بندی کتاب‌ها