کتاب«راه سَفید» زندگینامه داستانی شهید محمدجعفرحسینی معروف به ابوزینب، مدافع حرم لشکر فاطمیون است که از زبان همسر به قلم فاطمه ساداتکیایی میباشد.
غیرت فراتر از مرزبندیهای کشوری، قومیتی، نژادی و فامیلی است. وقتی ناقوس جنگ را میزنند، مرد از نامرد متمایز میشود. صدای مظلومیت مردم سوریه و حرف دفاع از حرم عمه سادات حضرت زینب(سلاماللهعلیها) که شد، همه غیرتمندانی که از کودکی مشق عشق را پای علم علمدارکربلا آموخته بودند، خودشان را به میدان نبرد حق علیه باطل و ظلمت رساندند و مردانه ایستادگی کردند.
در این میان مدافعان حرم افغانستانی، جور دیگری عشقبازی کردند. مردمانی که دهههاست طعم تلخ جنگ داخلی و خارجی را چشیدهاند و جبر زمان باعث هجرتشان شده بود، اینبار پای عقیده و زیر پرچم متحد مقاومت اسلامی و تحت نام لشکر فاطمیون افغانستان، چنان دلاوریهایی کردند که تا تاریخ تاریخ است نامشان درخشان خواهد بود.
یکی از مردان خدای این لشکر، ابوزینب بود او همانند همه جوانان آزاده جهان دل در گرو انقلاب و رهبر عزیزمان داشت. او که در بوکمال بدن مطهرش پذیرای 200 ترکش شد اما با غیرت ایستاد تا آخرین سنگر داعش نیز فتح شد. وقتی کسی در میدان جنگ شهید میشود غم بسیار بزرگیاست، اما جانبازی داستان دیگری است. خانواده ابوزینب دو سال شاهد ذره ذره آب شدن این شمع پرفروغ بودند تا بالاخره به دوستان شهیدش پیوست.
برای هر دوی ما آقا فراتر از یک رهبر ایرانی، رهبر همه مسلمانان بود. کسی که اسلام و مسلمانان به وجودش نیاز دارند. با سختی هایی که یک عمر در کشورمان دیدیم به این حقیقت رسیده بودیم که وجود یک رهبر چقدر برای هدایت کشور ضروری است. بارها هر دو حسرت وجود چنین رهبری را در کشورمان خوردیم که اگر بود آن قدر هموطنان مان در کشورهای مختلف پراکنده نبودند و این چند دستگی در افغانستان وجود نداشت. جعفر عاشقانه حضرت آقا را دوست داشت حفاظت از نظام جمهوری اسلامی برایش حفاظت از اسلام بود.
نظرات