از دست دادن یک دوست، بحران به حساب میآید مخصوصا اگر به دلیل قتل مرموزی از او جدا شوید که شما مظنون اولش باشید.
این ماجرا همان شرایطی است که میسون باتل دارد، دانشآموزی همیشه صادق که اختلال یادگیری دارد و حالا که جنازه بهترین دوستش در باغچه آنها پیدا شده و داستان تلاش و ایستادگی هوشمندانه او در برابر مشکلات و زور گویی به کتابی تبدیل می شود که حتما باید آن را بخوانید.
در بخشی از این نوشتار باقلم لسلی کانر با ترجمه فرح بهبهانی میخوانیم:
((من همیشه دوتا تیشرت با خودم میبرم مدرسه. مگر اینکه یادم برود، و درست قبل از ناهار تیشرتم را عوض میکنم. چون خیلی عرق میکنم، خیلی زیاد، و نمیتوانم جلویش را بگیرم. نمیتوانم مخفیاش کنم. باید سر میز ناهار خشک باشم. واِلا میشوم بچهای که حال همه را به هم میزند.))
نظرات