تیستو پسربچهای کوچک است با انگشتان جادویی. دستهای تیستو میتوانند هر گل و گیاهی را رشد دهند و بزرگ و پر از شکوفه و برگ سازند. تیستو در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده. وقتی او را به مدرسه میفرستند تا درس بخواند و وقتی بزرگ شد، مدیریت کارخانهی ساخت توپهای جنگی پدرش را بر عهده بگیرد، نمیتواند قبول کند که آدمها دنیا را با اعتقاداتی از پیش ساخته شده، به او بشناسانند، بنابراین تصمیم میگیرند که تعلیم و تربیت او را به معلم خصوصی بسپارند. اما به زودی همهی این داستانها تمام میشود، چرا که قرار است جنگی بزرگ بین کشور آنها و کشور همسایه اتفاق بیفتد و پدر تیستو باید کلی توپ و اسلحه برای جنگ بسازد. روز جنگ، اتفاق عجیبی هر دو کشور را غافلگیر میکند.
نظرات