سیدمهدی شجاعی در این کتاب به سراغ زندگی امام سجاد (علیه السلام) رفته است. امامی که به زعم نویسنده در نگاه شیعیان مظلوم و مهجور باقی مانده است و با تصوراتی غلط در اذهان عموم جاافتاده است. او تلاش دارد با کتاب «تویی به جای همه» جهاد بزرگ و مهم امام سجاد (علیه السلام) را با قلمی ادبی به نظر مخاطبان فارسی زبان برساند.
کتاب تویی به جای همه میان قالب رمان و قطعه ادبی در رفت و آمد است. برخی فصول حالتی داستانی میگیرد و شرح اتفاقاتی است که در زندگی امام سجاد (علیه السلام) رخ داده است و برخی فصول مونولوگهای طولانی نویسنده است که به شرح و تفصیل حوادث از نگاه خودش می پردازد. عمده اتفاقات این کتاب از زمانی شروع میشود که واقعه عاشورا اتفاق افتاده و اکنون مقام امامت به علی ابن الحسین (علیه السلام) رسیده است و ایشان باید حرکتی که پدر بزرگوارشان شروع کردهاند را با ملاحظات بیشتر و ظرایف حساس تری به ثمر برسانند. از سویی امویان به دنبال بهانهای هستند که تمام خاندان نبوت را ریشه کن نمایند و از سویی امام وظیفه دارند تا پیام عاشورا را به گوش جهانیان برسانند. و تمام این مسائل در حالی است که آنها اسیر دست حکومت جائر هستند. شجاعی با قلم توانمند خود نشان میدهد که امام سجاد (علیه السلام) چگونه با دستان بسته این حماسه بزرگ را رقم میزنند. حوادث زندگی امام سجاد (علیه السلام) در این اثر خلاصه نمیشوند و قرار است در مجلدات بعدی به دورهای پرداخته شود که ایشان پس از اسارت به شهر مدینه بازمیگردند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
همه تلاش یزید این بوده است که کاروان کربلا را و سجاد را و بازماندگان عاشورا را خارجی بخواند اما این سخنان کوبنده و محاکمه مانند همه دروغهای او را برملا ساخته و همۀ نقشههای او را نقش بر آب کرده است.
مؤذن سکوت میکند و منتظر میماند تا پس از پاسخ یزید به خواندن اذان ادامه دهد و یزید هرچه در صندوق فریب و شعبده اش میکاود هیچ چیز قابل عرضه ای پیدا نمیکند عاقبت زهرش را بر سر اطرافیان خالی می کند.
- خدا شما را لعنت کند که باعث و بانی این وضعیت شدید من چنین اتفاقی را پیش بینی میکردم و به همین دلیل مخالف سخن گفتن او بودم دیدید که با اصرار بیجایتان چه فاجعه ای پدید آوردید؟
نظرات