کتاب تاریخ مستطاب آمریکا نوشته محمدصادق کوشکی و منتشرشده توسط نشر شهید کاظمی، اثری است منسجم و نقادانه در حوزه تاریخنگاری ایالات متحده. این کتاب در سه فصل مجزا به ترتیب به بررسی تأسیس آمریکا، تحولات سیاست خارجی این کشور و مناسبات آن با ایران میپردازد و در عین دقت مستند، از طنزی ظریف برای به چالش کشیدن روایتهای رسمی بهره میگیرد.
نویسنده با تکیه بر منابع معتبر، فرایند شکلگیری آمریکا را از دوران استعمار اروپایی و انقلابهای داخلی تا تثبیت نظام فدرال بررسی میکند و سپس مرور میکند چگونه این تجربه سیاسی، ایالات متحده را به بازیگری مسلط در سیاست بینالملل بدل ساخت. در فصل سوم، کوشکی رابطه پرتنش تهران-واشنگتن را با نگاهی تاریخی بازآفرینی میکند و نشان میدهد تصمیمها و کنشهای دولتهای گوناگون آمریکا چه پیامدهایی برای مناسبات دو کشور به همراه داشته است.
یکی از نقاط قوت این اثر، بهرهگیری از کاریکاتورهای مازیار بیژنی است که در کنار متن، به مخاطب کمک میکند با نگاهی انتقادی و در عین حال روشنگرانه، تحولات تاریخی را در ذهن مجسم کند. این تصاویر، با زبانی تصویری و طنزی معنادار، مفاهیم پیچیده سیاست خارجی و تضادهای ایدئولوژیک را در دسترس خواننده قرار میدهد.
نوشتار کوشکی زبانی ساده اما دقیق دارد؛ او از پیچیدگی صرف ارجاع به اسناد پرهیز میکند و میکوشد حقایق تاریخی را در قالب روایتهای جذاب و تحلیلی عرضه کند. در بسیار از موارد، خواننده با نکتهای میخکوبکننده مواجه میشود که تصویری متفاوت از آنچه معمولاً در متون مرسوم تاریخ آمریکا میخواند، پیش چشمش نقش میبندد. این «روایت مستطاب» حاصل سعی نویسنده برای تلطیف فضای مطالعه تاریخ با چاشنی طنز و کاریکاتور است بیآنکه از عمق تحلیلها و اصالت پژوهشی اثر کاسته شود.
این کتاب برای دانشجویان تاریخ، روابط بینالملل و علوم سیاسی، اساتید و پژوهشگران و نیز علاقهمندان به شناخت دقیقتر ایالات متحده، فرصتی منحصربهفرد فراهم میآورد تا با نگاهی نقادانه و مستند، مجدداً درک خود از کارکردهای سیاست و قدرت در صحنه جهانی را مرور کنند. مطالعه «تاریخ مستطاب آمریکا» خواننده را به چالش کشیدن پیشفرضهای متداول فرا میخواند و دریچهای نو به سوی فهم پیچیدگیهای تاریخی و معاصر یک ابرقدرت جهانی میگشاید.
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران حوزههای تاریخ، علوم سیاسی و روابط بینالملل، و همچنین علاقهمندان به تحلیل انتقادی سیاست خارجی آمریکا توصیه میشود. مخاطبانی که به دنبال روایتی مستند، متفاوت و تحلیلی از تاریخ ایالات متحده هستند، از مطالعه آن بهره خواهند برد.
آمریکایی ها در نگرش انسان دوستانه و خیرخواهانه حتی سومالی را هم از قلم نیانداختند. در ژوئن سال ۱۹۹۳ ارتش آمریکا با هدف حفظ صلح و زیر پرچم سازمان ملل وارد سومالی شد و به سرعت جدیت و قاطعیت به پاسداری از صلح مشغول شد. میزان این جدیت و قاطعیت به حدی بود که یک خبرنگار غربی به نام اسکات پیترسون عملکرد نظامیان آمریکا در سومالی را وحشیانه فجیع و شگفت آور توصیف کرد. او در کتابش در این باره چنین نوشته است: مقامات آمریکایی و سازمان ملل به روشنی نشان دادند که تعداد کشته شدگان سومالیایی برایشان اهمیت ندارد و لزومی ندارد تا اجساد اتباع سومالی شمارش شود.
ژنرال های ارتش آمریکا با کمک بالگردهای آپاچی و موشکهای دقیق هوا به زمین صلح را به سومالی بازگردانند. چرا که باور داشتند هر چه خونریزی بیشتر باشد صلح پایدارتر خواهد بود یک شاهد عینی درباره عملکرد نظامیان آمریکا در سومالی گفته است سربازان آمریکا هر کسی را که صدایش بلند میشد میکشتند.» و البته بعد ثابت می کردند که آن مقتول یک ربطی با جنگ و درگیری در سومالی داشته و کشتن او برای حفظ صلح ضروری بوده است.
نظرات