کتاب «سرگذشت استعمار جلد اول» نوشته مهدی میرکیایی آغاز ماجرای غارتگری کشورهای سرمایهدار اروپایی از دیگر کشورها است. این مجموعه که در سالهای گذشته در پانزده جلد منتشر میگردیده اکنون در یک مجموعه سه جلدی به چاپ رسیده است و با قیمت مناسبتری در اختیار شما علاقهمندان قرار گرفته است.
اولین جلد از سه گانه سرگذشت استعمار خود مشتمل بر پنج کتاب است. در کتاب سفر به آن سوی دریاها ماجرای کشف شدن قاره آمریکا توسط تاجران اروپایی روایت میشود. سرزمینی جدید که سرشار از منابع معدنی و خوراکی است. با این حال استعمارگران اروپایی با پایمال کردن حقوق بومیان منابع این کشورها را دزدیدند و خاک این سرزمینها را به نفع خود تصرف نمودند. در کتاب دوم، گرگ ها با چشم باز می خوابند، نحوهی تعامل کشورهای استعمارگر با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته و نشان میدهد چگونه این کشورها در تلاش بودند حتی طعمههای دزدیده شده را نیز از دهان یکدیگر بربایند. در کتاب سوم، شکار انسان، سرگذشت غم انگیز قاره آفریقا و بهره کشی ظالمانه اروپاییان از مردم بومی آفریقا روایت شده است. سیاهپوستانی که خیلی زود به موجوداتی درجه دو تبدیل شده و در قامت برده بسیاری از حقوق انسانی شان پایمال گردید. کتاب چهارم، صلیب خونین، ماجرای کشورهای استعمارگری گفته می شود که بسیار تلاش می کردند تا با اجبار یا اختیار مردم مستعمرات جدید را وارد آئین مسیحیت گردانند. زیرا می دانستند اگر مطیع دین آنها گردند قطعا فرمانبردارهایی رام تر خواهند بود. کتاب پنجم، راهپیمایی اشک ها، سرگذشت خونبار و تلخ سرخپوستان را روایت میکند که چگونه مردمان انگلوساکسون این نژاد خونگرم و مهمان نواز را تا لبه پرتگاه انقراض بردند و سرزمین مادری آن ها را تصرف نمودند و آنها در خانه خود غریب شدند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در قرن هجدهم میلادی در اروپا هرکس که میتوانست یک کشتی برای خود دست و پا کند به سرعت وارد تجارت برده میشد. یکی از این افراد ژان ژوزف لابورد از اهالی جنوب فرانسه بود. ژان در خانواده متوسطی به دنیا آمد و در آغاز جوانی در تجارت خانه عموی خود مشغول فعالیت بود. این تجارتخانه دادوستدهایی را با شهرهای اسپانیایی به انجام میرساند. ژان، مدتی بعد شیفته تجارت انسان شد با پس انداز اندک خود و قرض گرفتن از برخی دوستانش کشتی کوچکی خرید و تجارت برده بین آفریقا و آمریکا را آغاز کرد ژان برای مدتی مسیر بین آفریقا و آمریکا را بارها و بارها طی کرد و در هر سفر با فروش بردهها بخشی از قرضهایش را پرداخت تا آنکه توانست با پولی که برایش باقی مانده بود مزرعهای در یکی از مناطق مهاجرنشین فرانسه در آمریکا بخرد. ژان سفر دیگری هم به آفریقا کرد و این بار با دست چین کردن بردههای قوی و جوان نیروی کار مزرعه خود را فراهم آورد.
نظرات