کتاب «تاریخ روابط ایران و آمریکا» نوشته جان قزوینیان و با ترجمه سعید عدالت جو و علی فیض اللهی توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر گردیده است. نویسنده این کتاب که در ایران به دنیا آمده و در یک سالگی به همراه خانواده به ایالات متحده مهاجرت کرده همواره نسبت به روابط فی مابین این دو کشور کنجکاو بوده است. او دکترای تاریخ خود را از دانشگاه آکسفود گرفته و سالها برای روزنامههای در مورد مسائل خاورمیانه و آفریقا نوشته است. این کتاب حاصل ده سال پژوهش او در اسناد دو کشور و تحقیق میدانی از کشور ایران بوده است. همانگونه که نویسنده در مقدمه تصریح میکند ایران و ایالات متحده حدود چهل سال است که به شکل رسمی و مستقیم رابطهای نداشتهاند. همین مساله باعث شده تا مردم دو کشور شناخت دقیق و عمیقی نسبت به یکدیگر نداشته باشند و امکان مفاهمه وجود نداشته باشد. از آنجا که روابط کنونی تیره و تار است و همواره احتمال درگیری مستقیم نظامی وجود داشته نویسنده به دنبال آن بوده که ریشه این مسائل را در گذشته دو کشور پی بگیرد و با بررسی وقایع تاریخی علت شکل گیری روابط خصمانه امروز را دریابد. نکته حائز اهمیت بازگشت نویسنده به قرن نوزده میلادی و سالهای تاسیس ایالات متحده به عنوان یک دولت مستقل است که موسسان قانون اساسی آن به تمدن ایران و قوانین باستانی این سرزمین نظر داشتهاند. نویسنده که به منابع تاریخی هر دو کشور دسترسی داشته تلاش کرده به شکل بیطرفانه اتفاقات این صد و خورده ای سال را مرور کند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در نهایت بسیاری از ایرانیها احساس کردند انقلاب سفید تنها حقهای برای افکار عمومی است؛ نمایشی پرزرق و برق که شاه برای اقناع ایالات متحده با هدف دریافت پول و تسلیحات بیشتر به کار بسته بود برای ایرانیهایی که از تاریخ شاهان خود به خوبی آگاهی داشتند و میدانستند که آنها به کاسه لیسی قدرتهای خارجی بیشتر از رسیدگی به نیازهای مردم خویش علاقه دارند. این منظره ناراحت کننده غریبه نبود ایران که در پی یک قرن تسلط روس ها و انگلیسی ها از هم گسیخته شده بود به سرعت داشت مستعمره آمریکا میشد. دلواپسی از نفوذ آمریکاییها در تمام لایههای اجتماعی ایران مشهود بود. تا سال ۱۹۶۱ نزدیک پنج هزار آمریکایی در ایران کار و زندگی میکردند در حالی که بیست سال پیش از آن تنها چند صد مبلغ پروتستان در این کشور حضور داشتند. سینماها یکی پس از دیگری گشوده میشد و سالانه صد و پنجاه فیلم هالیوودی برای تماشاگران ایرانی به نمایش در میآمد. فلش گوردون و آنی اوکلی شخصیتهای سرشناس تلویزیون ایران بودند و تایم و نیوزویک در مجموع تیراژ سه هزار نسخهای در ایران داشتند. (۳۰) حدود چهل هزار نفر از ثروتمندان ایرانی مسفر خارجی سالیانه داشتند و بسیاری این موضوع را نوعی پیشرفت تلقی میکردند؛ اما هستههای نارضایتی اندک اندک خود را در میان فقرای کشور و جوامع سنتیتر عیان میکردند. طبقة غربزدهای که رو به افزایش بود و در ویلاهای شمال شهر تهران زندگی میکرد درباره هر چیز ایرانی با اسلامی نگاه نفرین آمیز داشت و با ساکنان مناطق فقیرنشین جنوبی از بالا پایین سخن میگفت این تلقی که هر چیز خارجی بهتر است حتی برای بسیاری از کسانی که سفر خارجی نرفته بودند، به این منجر شد که به عادات و منش والدین خود با شرمساری و آزردگی نظر کنند. فیلمهای هالیوودی به مردان ایرانی میآموخت برای جلب توجه دختران باید از آن سوی خیابان سوتکهای بلند بکشند. اگر درک درستی وجود داشت، اطلاع از مقصد این حرکت سخت نبود.
نظرات