در بخشی از کتاب با من سخن بگو دو کوهه چنین می خوانیم: حسینیه حاج همّت قلب دوکوهه است حیات دوکوهه از اینجا آغاز میشد و به همین جا باز میگشت. وقتی انسان عزادار است. قلب بیش از همه در رنج است و اصلاً رنج بردن را همه وجود از قلب میآموزند دوکوهه قطعهای از خاک کربلا است، اما در این میان حسینیه را قدری دیگر است. کسی میگفت: کاش حسینیه را زبانی بود تا با ما بگوید از آن سری که میان او و کربلاست گفتم حسینیه را آن زبان هست. کو محرم اسرار؟ دوکوهه، خاک و آب و در و دیوارهایش، همة وجودش با حضور شهداء آن همه انس داشته است که اکنون در این روزهای تنهایی جایی مغمومتر از آن نمییابی.
نظرات