کتاب «باغچهی پسرک» داستان تلاش پسرکی است که میکوشد به طبیعت رو به نابودی شهر کمک کند تا خود را بازسازی کند. با مراقبتهای او طبیعت شروع به گسترش در شهر میکند و مردم شهر هم با دنبالهروی از کار پسرک به گسترش باغچهها در شهر کمک میکنند. در نهایت شهر بیروح، تیره و غمگین به شهری دوستداشتنی پر از باغچههای سبز بدل میشود که به خوبی در تغییر تدریجی رنگ تصاویر شهر نمایان میشود. کتاب «باغچهی پسرک» بر این نکته تاکید میکند که اگر همه انسانها با طبیعت همکاری و تعامل داشته باشندٰ، محیط زیست از تخریب و ویرانی رهایی مییابد و نقطهی آغاز این راه میتواند توجه و دلسوزی و گام برداشتن یک نفر در این راه باشد.
نظرات