چخوف در کتاب اتاق شماره ۶ داستان فضای یک بیمارستان روانی را توصیف کرده است. ۵ بیمار که هرکدام داستان مخصوص به خود را دارند در اتاق شمارهی ۶ این تیمارستان بستریاند و پزشکی به نام آندری یفیمیچ مسئول رسیدگی به آنهاست. از خلال گفتوگوهایی که بین بیماران و دکترشان و دیگر شخصیتهای تیمارستان برقرار میشود و همچنین توصیفاتی که چخوف از حالات روانی این ۵ نفر ارائه میدهد، با حال و هوای بیماران روانی در آن سالهای روسیه و رنجهایی که در آن دوره متحمل میشدند بیشتر آشنا میشویم. در حقیقت، چخوف قصد داشته با نوشتن این داستان نقدی به فضای سیاسی آن دورهی روسیهی تزاری (نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی) وارد کند و چون خودش پزشک بوده نشان دهد که این بیماران چه مشکلاتی دارند و علم پزشکی در چه زمینههایی پیشرفت کرده و در چه حوزههایی نقص دارد.
این کتاب، داستان بیماری به نام ایوان دمیتریچ گروموف است. او قبلاً مامور دادگاه بوده و الان این توهم را دارد که بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشد دنبالش هستند و قصد دستگیریاش را دارند. داستان با ورود یک پزشک جدید به تیمارستان شکل تازهای به خود میگیرد، او متوجه میشود خود پزشک نیز ممکن است سلامت روانیاش را از دست بدهد.
بسیاری از منتقدان اتاق شماره ۶ را دقیقاً به خاطر موضوعی که دارد، بهترین و چالشیترین داستان چخوف لقب دادهاند که از زمانه خود بسیار جلوتر است.
نظرات