«نوزده هشتادو چهار » داستانی است در مورد خواندن، نوشتن، و اندیشیدن در عصر پروپاگاندا و مراقبت فراگیر. وینستون، قهرمان رمان هم به عنوان یک خواننده و هم به عنوان یک نویسنده با پروپاگاندیستی سانسور کننده که از پشت سر زیر نظرش دارد و به او می گوید به چه چیزی بیاندیشد، سراسر در کشمکش است: در همه ی طبقات، رو به روی آسانسور، همان پوستر با چهره ی بسیار بزرگش به دیوار میخ شده بود و زل می زد به آدم. انگار به هر سمتی که می خواستی بروی، تعقیبت می کرد.
نظرات