کتاب «یک صندوق شبهه» گردآوری مجموعه شبهاتی است که پیرامون کارنامه و عملکرد جمهوری اسلامی در این 40 سال وجود دارد. جمهوری اسلامی ادعای استقلال از قدرتهای شرقی و غربی را داشته و تلاش میکند سرنوشت، ثروت و آیندهاش توسط خود ملت تعیین شوند. همین موضوع سبب شده تا کشورهایی که تا دیروز چشم طمع به منابع نفتی و غیرنفتی ایران داشتهاند و بی هیچ دردسر ثروت این کشور را غارت میکردند از تمام اهرمهای فشار خود برای نابودی این کشور تلاش کنند.
در طی این چهل سال شاهد بودهایم که با جنگ نظامی، تحریمهای اقتصادی و منزویسازیهای سیاسی جمهوری اسلامی را نابود سازند اما هر کدام از این بحرانها سبب تقویت اتحاد ملی و پشتیبانی از حاکمیت شده است. از همین روی دشمن تلاش کرد با ابزار رسانه و شبکههای اجتماعی این وحدت ملی رو از بین ببرد و با دست گذاشتن روی مسائل اختلاف برانگیز و موضوعات شبههناک دلهای مردم رو از هم دور کند و آنها را نسبت به حاکمیت بدبین کند. تا حدودی نیز در این مساله موفق شد اما اکنون با وجود چنین کتابهایی شما پاسخ مستدل و محکم برای بسیاری از شبهات پیرامون حاکمیت را دارید. مسائلی از این دست که آیا نظام کارآمد بوده است و چرا چنین سیاستهایی در عرصه اقتصادی و بین الملل اتخاذ شده است و چرا رهبری برای وضعیت اقتصادی پیش آمده هیچ کاری نمی کنند؟ پاسخ کامل و جامع این موضوعات در این کتاب آمده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در پاسخ به این سؤال باید پرسید که آیا تولید خودرویی به نام کادیلاک در زمان قبل از انقلاب به صورت مونتاژی برای یک کشور ارزشمند است؟ آقای فرد هالیدی که یک کارشناس اقتصادی بوده و در زمان پهلوی گزارشهایی را درباره ایران نوشته او در موسسه هاتسون گزارشی را منتشر کرده و مینویسد که اگر سیاستهای صنعتی که محمدرضا پهلوی برای کشور اتخاذ کرده است بنا باشد محقق بشود در خوشبینانه ترین حالت در نهایت ایران شبیه کشوری مانند مکزیک میشود مکزیک در حال حاضر ماشینهایی مثل فورد و بنز و هیوندای و تویوتا و ژنرال موتورز تولید میکند اما به صورت مونتاژی این تولید چه دستاوردی برای مردم این کشور داشته است؟ نفع که نداشته است هیچ اتفاقاً ضرر هم داشته است، زیرا باعث شد. که کشور مکزیک برای اینکه کمپانیها برایشان صرفه اقتصادی و سود بیشتر داشته باشد که حاضر بشوند خط تولیدشان را در آن فعال کنند دستمزد کارگر را پایین تر بیاورد. نتیجه این سیاستها در مکزیک این شد که درصد اشخاص زیر خط فقر در این کشور به ۴۶ درصد رسیده و هیچ نفعی به حال این کشور نداشته است.
نظرات