کتاب یار ایرانی از مجموعه دوستان پیامبر و علی داستان شگفتی و شیدایی روزبه را روایت میکند. مجید ملامحمدی در کتاب حاضر داستان تبدیل شدن روزبه به سلمان فارسی را روایت میکند.
روزبه پسر بدخشان کاهن است. بدخشان که یک کاهن زرتشتی است هر روزه هیزم به آتشکده صومعه میریزد تا مبادا آتش صومعه خاموش شود. به اعتقاد او خدای آسمانها و زمین با خاموشی این آتش میمیرد. اما برای روزبه این اعتقادات بسیار اعجاب برانگیز است. ذهن پرسشگر روزبه او را به از این دیار به آن دیار میکشاند. از آیین زرتشت به آیین مسیحیت میرسد. اما باز هم سیراب نمیشود. چرا چندین انجیل داریم؟ چرا اینها با هم متفاوت هستند و بعضا مطالبی متضاد هم بیان میکنند؟ حقیقت چیست؟ خدا کیست؟ کجاست؟ این سوالها روزبه را آرام نمیگذاشت تا اینکه به مدینه رسید. آیا پاسخ سوالهای او در مدینه است؟ آیا حضرت محمد (ص) گمشده او هستند؟
پس باید داستان یار ایرانی را ورق بزنید. داستان زندگی سلمان فارسی را از دست ندهید.
این اثر در کنار بیان تاریخ صدر اسلام، روحیه پرسشگری و ایمان قوی را در نوجوان تقویت میکند.
هر نوجوان کتابخوان و کتابنخوان مخاطب این داستان زیباست.
در این هنگام حضرت محمد (ص) پا به مسجد گذاشت. وقتی از ماجرای صحبت آنان آگاه شد به مردان قریش گفت: «ای گروه قریش! همانا شخصیت انسان بر اساس دین او، جوانمردی او، اخلاق نیک او و اصالت عقلش است.
سپس آیهای از قرآن تلاوت کرد:
«ای مردم ما شما را از یک مرد و زن (آدم و حوا) آفریدیم و شما را در تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامیترین شما در نزد خداوند با تقواترین شماست... »
حضرت محمد (ص) رو کرد به سلمان و ادامه داد: «هیچ کدام از اینان بر تو برتری ندارد مگر به ملاک تقوا. اگر تقوای تو بر آنها بیشتر است تو از آنها بالاتر هستی.»
نظرات