غزل مشهورترین شیوهای که حسین منزوی در ذهنمان نقش بسته است. اما او دستی توانمند در سبکهای گوناگون قالبهای شعر فارسی همچون مثنویها، قصیدهها، چهارپارهها، رباعیها و شعرهای نیمایی دارد که از عشق سخن میگوید.
آثاری همچون:«از ترمه و تغزل، دومان، با عشق تاب میآورم و...» از او بر جای ماندهاست اما اگر شما تا کنون بیتهای کمنظیر او را به رواق چشم نکشاندید، اینک در کتاب «گزینه اشعار حسین منزوی» از نشر مروارید، جان بخشترین شان را بچشید و به بیاد بسپارید همچون بیتی که نگاشتهشده:
((نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست
عشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست
شاید اینها امتحان ماست با دستور عشق
ورنه هرگز رنجش معشوق را عاشق نخواست
چند می گویی که از من شکوه ها داری به دل ؟
لب که بگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست
عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنج
علت عاشق طبیب من ، ز علت ها جداست
با غبار راه معشوق است راز آفتاب
خاک پای دوست در چشمان عاشق توتیاست
جذبه از عشق است و با او بر نتابد هیچ کس
هر چه تو آهن دلی او بیشتر آهنرباست
خود در این خانه نمی خواند کسی خط خرد
تا در این شهریم آری شهریاری عشق راست))
نظرات