کتاب «کودتای نوژه» سومین جلد از مجموعه با چشم باز است که به مرور لحاظات حساس و نقاط حیاتی در روزهای ابتدایی تاریخ انقلاب میپردازد. در این اثر به سراغ یک حمله نظامی میرویم که در واقع قرار بود همچون کودتای 28 مرداد نسخه دولتی که مورد حمایت و تایید مردم هست را بپیچد و دوباره شاه دیکتاتور را به کشور بازگردانند. در این نقشه قرار بود چندین نیروی ارشد نظامی و چند همافر ارتش با تایید آیت الله شریعتمداری چندین نقطه حساس تهران همچون جماران را بمباران کنند اما این عملیات لو میرود و افراد کلیدی این طرح دستگیر و محاکمه میشوند. در این اثر ریشههای ترور در سالهای ابتدایی انقلاب مورد بررسی قرار میگیرد و توضیح داده میشود که در پشت پرده چگونه ایده این کودتا در میان ارتشیان خائن شکل میگیرد و چگونه برای اجرای این نقشه هماهنگ میشوند. در بخش پایانی نیز سرانجام این اشخاص که عمدتا به اعدام یا حبس ابد محکوم شدند روایت میگردد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
رکنی به محققی جریان کودتای نقاب را توضیح داد و از او خواست فکر کند محققی چند روز صبر کرد و قبول کرد. در یکی از جلسات شاخه نظامی محققی که تا آن روز بالاترین درجه را در بین کودتاگران داشت، فرمانده ارشد خود سپهبد مهدیون را دید. سعید مهدیون که از خانواده تاجری تبریزی برآمده بود در رژیم شاه نردبان موفقیت را دو تا یکی کرده بود و تا آن زمان فرمانده پایگاه سوم تاکتیکی شاهرخی، فرمانده پایگاه چهارم تاکتیکی هوایی وحدتی دزفول و فرمانده نیروی هوایی دولت موقت بود که در نهایت سپهبد قرنی او را بازنشسته کرده بود. محققی، مهدیون، رکنی و نعمتی به کمک هم توانستند ۶۰ خلبان و ۵۰۰ پرسنل پرواز را جذب همکاری با کودتا کنند. علاوه بر اینها با پایگاههای مختلف هوایی هماهنگ کرده بودند که در زمان کودتا ضد آنها وارد عمل نشوند یا پرواز خنثی انجام دهند. استفاده از نیروی هوایی برای کودتا تا به حال سابقه نداشت. این تیپ خلبانهای شاه دوست عمدتاً در آمریکا آموزش دیده بودند و فکر میکردند سوار شدن بر غولی آهنی رویین تنشان میکند.
نظرات