کتاب «کمین دارساوین» چهل و یکمین جلد از مجموعه «قصه فرماندهان» است. این اثر که براساس زندگی سردار شهید مهدی زین الدین نوشته شده تلاش نموده در قصه هایی کوتاه و خواندنی نوجوانان را با زندگی و فعالیت های این فرمانده دلاور آشنا کند. ایشان فرمانده لشکر علی ابن ابی طالب قم بودند و در آبان ماه 1363 در آستانه یک عملیات جدید به همراه برادرش مجید به شهادت رسیدند. او از جوانان نخبه و درسخوانی بود که حتی از دانشگاه های فرانسه نیز پذیرش داشت اما تکلیف را در این دید که بایستد و از مام وطن دفاع کند. لشکر 17 علی ابن ابی طالب در عملیات های مهمی همچون آزادسازی خرمشهر با راهبری شهید زین الدین حضور داشتند و ایفای نقش نمودند. این اثر گریزی است به لحظات درخشان و انسانی این شیرمرد تربیت یافته مکتب روح الله.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

آقامهدی همیشه دنبال کادرسازی بود. افراد را شناسایی و ارزیابی می‌کرد برخی را که روحیه عملیاتی داشتند خط مقدم می‌فرستاد برخی را هم از خط به عقب می‌فرستاد چون میدانست این کاره نیستند.نیروهایی را انتخاب می‌کرد که عملکردشان باعث حیرت بقیه میشد پای کار مشخص می‌شد انتخابش درست و دقیق بوده است. همیشه جلوتر از نیروها بود؛ دقیق‌تر و عمیق‌تر. قبل از عملیات والفجر ۴ نیروهای شناسایی به عمق خاک عراق رفتند. وقتی برگشتند با اطمینان اعلام کردند دشمن در منطقه مورد نظر دوازده قبضه دارد. آقامهدی گفته بود سیزده قبضه. نظرش درست بود. شب قبلش خودش رفته بود شناسایی.