کتاب چند قدم تا تو
کتاب چند قدم تا تو
معرفی کتاب
کتاب چند قدم تا تو، اثر الهه آخرتی از نشر روایت فتح، روایتی صمیمی و دلنشین از زندگی شهید سید فریدالدین معصومی، از شهدای مظلوم حادثه تروریستی شاهچراغ (علیه‌السلام)، به قلم همسر گرامی ایشان است. این کتاب، دریچه‌ای می‌گشاید به ابعاد گوناگون زندگی این شهید والامقام؛ از تلاش‌های مجاهدانه‌اش در عرصه علمی و کاری، تا جلوه‌های ناب ایمان و ارادتش به ساحت مقدس اهل بیت (علیهم‌السلام)، به‌ویژه حضرت صاحب‌الزمان (عج).
زندگی علمی و کاری شهید معصومی، با توجه به پیچیدگی‌های حوزه انرژی و برق‌رسانی در شرایط تحریم‌های بین‌المللی و مشکلات ارزی کشور، حقیقتاً رنگ و بوی جهاد داشت. تلاش‌های بی‌وقفه ایشان به عنوان مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری برق و انرژی غدیر، با هدف توسعه پایدار صنعت برق و تأمین رفاه هموطنان، نمونه‌ای بارز از خدمت‌رسانی خالصانه و آبادانی کشور بود؛ همان جهادی که بسیاری از نخبگان آرزوی آن را در دوران صلح دارند.
در کنار این تلاش‌های مجدانه، روایت همسر شهید از زندگی شخصی و معنوی ایشان، پرده از باطنی نورانی برمی‌دارد. این روایت تأییدی است بر سخن شهید حاج قاسم سلیمانی که «شرط شهید شدن، شهید بودن است». شهید معصومی، با دلی سرشار از عشق به پروردگار و تلاش برای رضایت او زندگی کرد و سرانجام نیز به فیض شهادت نائل آمد. «چند قدم تا تو»، نه تنها یادبودی برای این شهید عزیز است، بلکه الهام‌بخش کسانی است که می‌خواهند در مسیر خدمت و بندگی، گام بردارند و به قرب الهی دست یابند. این کتاب، داستان یک زندگی است که در راه ایمان و خدمت، به شهادت ختم شد.
کتاب چند قدم تا تو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟
این کتاب را به علاقه‌مندان به آشنایی با زندگی شهدای مدافع وطن، به‌ویژه شهید سید فریدالدین معصومی، و درک ابعاد شخصیتی و جهادی آنان پیشنهاد می‌کنیم. همچنین، کسانی که به دنبال الگوهای ایثار و خدمت در عرصه‌های علمی و اجتماعی هستند و به روایت‌های همسران شهدا از زندگی پربار آنان علاقه‌مندند، از این اثر بهره‌مند خواهند شد.
در برشی از کتاب چند قدم تا تو می‌خوانیم:
گروه های مجازی را بالا و پایین میکردم که خبر حمله تروریستی به شاه چراغ را دیدم ساعت را نگاه کردم شش و نیم عصر بود. فرید نمی توانست این ساعت حرم باشد به پروازش نمی رسید. خسته از اخبار بدی که این ماه ها پشت سر هم میرسید گوشی را پرت کردم روی میز ناهارخوری و زیر لب به باعث و بانی ایجاد آشوب و ناامنی در کشور ناسزا گفتم.
به ثانیه نکشیده هول و ولا به جانم افتاد میدانستم فرید چقدر شاه چراغ را دوست دارد و اگر شیراز باشد، فرصت زیارت را از دست نمی دهد.
اینا رو هم از دست نده
نظرات