یکی بود، یکی نبود، اما توی قصه ما، بزی بود که به آن می گفتند، بز زنگولهپا؛ بز ما ، سه تا بچه داشت، یکیشان شنگول، یکی دیگر منگول و آن یکی حبهانگور.
شنیدن این جملهها ما را به یاد قصههای کودکی میاندازد؛ به یاد مادرها و مادربزرگهایمان که با صدای گرمشان، مارا به دنیای افسانههای کودکانه میبردند.
حالا پس از سالها، شما هم دلتان میخواهد این ماجرای پرهیجان را برای کودکانتان بخوانید، در کتاب جدید نشر آریانوین این داستان در قطعهای کوچک، و با تصویرگری زیبای معصومه پورمند، به صورت چشمی طراحی گشتهاست و شما میتوانید به صورت نمایشی، خود را جای شخصیتها قرار دهید تا کودکان بیش از همیشه از خواندن و شنیدن لذت ببرد.
نظرات