کتاب «پابه پای باران» دو گزارش از شهر خرمشهر از دو مستندنگار و روزنامهنگار سالهای جبهه و جنگ، هدایت الله بهبودی و مرتضی سرهنگی، است. خرمشهر که در فرهنگ دفاع مقدس به شهر مقاومت و خون شهره شد شهری بود که خون بسیاری از جوانان این سرزمین در راه دفاع از آن بر زمین ریخته شد و صدام نیز هنگامی که توانست با قدرت تمام جهان آن را تصرف کند بازپس گیری آن را محال دانست اما شیربچههای ایرانی در عملیات الی بیت المقدس پیروزی بزرگی به دست آوردند و در 31 خرداد در مسجد زخم خورده خرمشهر نماز را به جماعت برگزار کردند. این دو نویسنده در سال 67 و 68 به این شهر خونین سفر کردند و زخمهایی که از جنگ بر پیکره این شهر و مردمش باقی مانده است را به زیبایی هر چه تمامتر روایت کردهاند. رهبر انقلاب نیز در یادداشتی از این دو گزارش تجلیل کردهاند و زنده نگه داشتن یاد رشادتها و مجاهدتهای مردم و رزمندگان را امری ستوده و ضروری دانستند. در این کتاب خرمشهر را از زاویه دید دو نویسنده ریزنگر و هنرمند به تماشا مینشینیم.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
مه بود زیاد و ما از کوچه پس کوچه هایی میگذشتیم که هنوز گونیهای سنگر بچه ها رنگ داشت. قرمز بود و چه پررنگ خانه هایی که در هاشان به روی ما باز بود و انگار میشد از پس تنهایی آنها صدای سلام و تعارف را شنید و اجابت کرد. به خیابان میرسیم آن دور لامپ آویزانی با روشنایی خود برای ما دست تکان میدهد. دست به دست مه به طرفش میرویم شکل یک دکان با چند جعبه میوه کامل شده است در آن ساعت شب و در آن مه پدر و پسری که به امید تکثیر این لامپ روشن بازار خود را گرم نگه داشته بودند، سلامی جنوبی حواله می کنند که پاسخش به گرمی همان امید است – شاید.
نظرات