کتاب «هفت گنبد» نوشته محمد طلوعی نویسنده و مستندنگار ایرانی است که در این سالها بیشتر به عنوان سردبیر مجله ناداستان شناخته میشود. این کتاب مشتمل بر هفت جستار است. او در این اثر به درونیات خود، خاطرات گذشته و کشوری میپردازد که در آن جغرافیا دارد این مسائل را مرور میکند. کشورهای سوریه، ارمنستان، لبنان، عراق، گرجستان، افغانستان و عمان هفت جایی هستند که نویسنده به گوشه و کنار آنها سرک میکشد و سعی میکند روایتی متفاوتتر از یک سفرنامه معمولی ارائه دهد. از جمله بخشهای برجسته و جذاب این کتاب میتوان به فصل خواب برادر مرده اشاره کرد. اولین بخش کتاب که ماجرای سفر نویسنده و دوستش به کشور سوریه را بازگو میکند. سفری در ابتدای درگیریهای داخلی و شورش گروهکهای تجزیه طلب که کشور را به آشوب کشیده بودند. نویسنده در این موقعیت بکر توانسته تصویری کمتر دیده شده از چرایی وقوع این اتفاق بازتاب دهد و اینکه چطور جرقه خوردن یک کبریت در انبار باروت باعث ویرانی یک کشور میگردد. ماجرای این سفرها گاهی با آدمها و اتفاقات خطرناکی همراه میشود که نشان میدهد نویسنده از تجربه کردن حوادث غیرمترقبه نمیهراسد و برای یافتن حقیقت درونی انسانها در سختترین شرایط آنها را روایت میکند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
دمشق اول غبار داشت و بوی باروت میداد. سایهی دمشق صبح میتابید روی کوهها دمشقی که سایه بود ویران شد. هفت هزار سال شهر محو شد و شهری باقی ماند که از جای گلولههای توپ در ریفش دود به آسمان میرفت. شهری هفده ماهه که دود انفجارها میساخت توی آسمان دمشق شهر ترس خورده ای بود اول صبح که زنهاش وقتی توی درگاه شوهرشان را میبوسیدند و سرکار میفرستادند گریه میکردند. زنهای دمشق همهشان صبحها گریه میکردند. دمشقی که دود بود محو شد، فقط منارهها و زخمها باقی ماند. گرسنه بودم یک جور گرسنگی حیوانی، گرسنگیای که گرگها را توی زمستان از کوهها میکشاند پایین.
نظرات